در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم The Promise 1996... لطفا منتظر بمانید ...
"ایگور" و پدرش "راجر" زندگی مناسبی برای خود با اجاره دادن آپارتمان به مهاجران غیرقانونی دست و پا کرده اند. اما وقتی بازرسی به طور سرزده از آپارتمان دیدن می کند و "آمیدو" در عجله برای مخفی شدن از ساختمان سقوط می کند همه چیز شروع به آشکار شدن می کند...
راجر از پسرش ایگور برای جابجایی بی رحمانه مهاجران فاقد سند و مدارک استفاده می کند. هنگامی که یکی از مهاجران کشته می شود ، ایگور دچار گناه می شود و می خواهد برخلاف دستور و..
دانلود فیلم The Promise 1996 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در اواسط دهه 90، ژان پیر و لوک داردن تجربه جمعی ناخوشایندی داشتند که آنها را تشویق می کرد تا نیروی کار را کاهش دهند و به همان اندازه کارآمد باشند. شما فقط با گرفتن دوربین و "تیراندازی" تماشاگران را به دست نمی آورید، اما با وجود کارگردانی نوآورانه آنها، داستان سرایی قوی ترین لباس خواهر و برادر است، و به ندرت کارگردانانی چنین پالت های غنی از مبارزات بشریت را در بحران اقتصادی جهانی شده ارائه کرده اند که داردن ها انجام دادند. .
اخیراً پرزیدنت ترامپ جرأت کرد برخی از کشورهای جهان سوم را با توهین "S" خطاب کند، فقط آرزو می کنم که او همان تجربه قهرمان داستان را داشته باشد. نام او ایگور است، او توسط جرمی رنیر بازی شده است، او فقط 15 سال دارد اما هیچ وقت برای یادگیری دیر نیست. با موهای بلند بلوند و قیافه همسایهاش، باور نمیکردیم این شاگرد مکانیک بچهای باشد که خودش را به دردسر بیاندازد، بنابراین وقتی کیف پول یک پیرزن را پس از بررسی موتورش میدزدد، فکر میکنیم حتما یک "دلیل خوب". یک دوست دختر یک موتور سیکلت برای خرید شاید مواد مخدر اما این برای سن او بسیار "عادی" است. ایگور یک نوجوان معمولی نیست، ما او را در کنار پدرش راجر با بازی اولیویه گورمه با استعداد می بینیم، ترکیبی از ژرار ژونوت فرانسوی و پل جیاماتی آمریکایی، مردی روزمره که بدترین راه ممکن را برای کسب درآمد پیدا کرده است. او یک ون را میراند که مهاجران غیرقانونی، برخی آفریقایی، برخی از اروپای شرقی (در آن زمان اعضای اتحادیه اروپا نصف کمتری داشتند) را میراند و آنها را به ساختمانی میبرد که ساکنان فعلی از تعرفه و بوی بد شکایت دارند. بدیهی است که برخی از اختلالات در خطوط فاضلاب وجود دارد، اما راجر، آنها را ناز و دلال می کند، قول می دهد که مراقبت کند ... اگر آنها به او کمک کنند تا ساخت و ساز را تمام کند. اما آنها باید پول بدهند.
یکی از آنها پول کافی ندارد، او مردی آفریقایی با ظاهری ملایم به نام آمیدو است و به تازگی از همسرش آسیتا و پسر بچه شان استقبال کرده بود. راجر استانداردهای کمی دارد، او آنها را بیرون نمی اندازد، بلکه بدهی ها را از "دستمزد" آمیدو کاهش می دهد. این دنیای آنقدر زشت و کثیف است که ما فوراً خطای اولیه ایگور را درک می کنیم، او بد نیست اما به سادگی در یک بلوغ زودرس به دام افتاده است که نمی تواند نقص داشته باشد. ایگور بدبین بزرگ نشد، او فقط شغلش را با احساس اطاعت فرزندی (و شاید عشق) به پدرش می پذیرد که به نشانه همدستی آنها، به او اجازه می دهد سیگار بکشد، ماشین را براند یا با او معاشرت کند. در بارها و اولین پرده در دو سطح کار می کند، هم نمایش روابط پدر و پسری است و هم یک مستند مخفی درباره رفتار با مهاجران، جایی که دوربین، درست پشت راجر یا ایگور به نظر می رسد بین راهروهای باریکی که درها بدون تراشیده و فرسوده پنهان می شوند، می چرخد. مردانی که قمار می کنند، رابطه جنسی برای پول دارند یا آسیتا، که حیثیت زن خانه دارش سزاوار آن نیست که در محاصره چنین افتضاحی قرار گیرد. این فضایی از نئورئالیسم است که تصویر زندان ترکیه را از «اکسپرس نیمه شب» هدایت می کند. به نوعی، این افراد مانند زندانیان یک وضعیت هستند.
صحنه ای باورنکردنی وجود دارد که در آن ایگور و راجر پنج مهاجر را به کافه ای فریب می دهند و آنها را با این باور می کنند که قصد دارند به آمریکا بروند، فقط برای پلیس برای دستگیری آنها در حالی که ایگور در دستشویی پنهان شده است. این یک صحنه قدرتمند است، زیرا چیزی حتی بدتر از قاچاق انسان را نشان می دهد، اما خیانت در آن قاچاق، و خیانت برای اهداف نمادین، به طوری که شهردار شهر بتواند ثابت کند که اوضاع را مدیریت می کند. بنابراین شاید باید به ترامپ یادآوری کرد که کلمه "S" که او به آن اشاره می کند در سیستمی از لوله ها و پیامدهایی کار می کند که از نظر فساد، افقی و... عمودی هیچ مرزی نمی شناسد. مهاجران مانند مهره های یک سیستم هستند و ایگور نیز در برنامه های پدرش قرار دارد، این یک موازی خوش خیم نیست زیرا از همان ابتدا، از نگاهی که ایگور به اتاق های مهاجران نگاه می کرد، می دانستید که او مانند راجر به آنها نگاه نمی کرد. این کار را نه مانند یک نگهبان، بلکه یک هم سلولی، پشت میله های زندان در بزرگسالی فاسد انجام داد. او میتوانست با دوستانش از کارتینگ لذت ببرد، چند لحظه آزادی با موتور سیکلتش داشته باشد (تصویر تعیین کننده فیلم)، اما شغل اصلی او آنقدر سخت بود که به قیمت شاگردی تمام شد. زمانی که راجر او را برای اورژانس فرا می خواند، بدون توجه به هشدار رئیسش، گاراژ را ترک می کند. و سپس مرگ در زندگی او متوقف می شود و سفر او می تواند آغاز شود.
آمیدو برای فرار از دست بازرسان کار، از داربست سقوط می کند و به شدت مجروح می شود، ایگور سعی می کند از خونریزی جلوگیری کند اما راجر به او اجازه می دهد بمیرد. و تصمیم می گیرد او را زیر سیمان دفن کند. تکان دهنده ترین چیز این است که ما حتی از رفتار راجر "تعجب" نمی کنیم. اما بارقهای از امید وجود دارد، قبل از مرگ آمیدو، او از ایگور به او قول میدهد که از همسر و پسرش مراقبت کند. آخرین تبادل نظر، اما ناگهان ایگور را در موقعیت تضاد منافع با راجر قرار می دهد و ایگور می داند که پدرش اشتباه می کند و وقتی آسیتا شروع به صحبت در مورد رفتن به پلیس کند، دست به هر کاری می زند تا از شر آسیتا خلاص شود.
در یک انگیزه وجودی تند و شجاعانه، ایگور نه تنها از آسیتا مراقبت می کند، بلکه او را نجات می دهد. آنقدرها هم که به نظر می رسد آسان نیست، او باید اعتماد او را جلب کند، از دست پدرش فرار کند و شاید سخت ترین کار پیدا کردن لحظه مناسب برای گفتن درباره شوهرش به او باشد. اما اگر این سفر با یک تراژدی آغاز شد، میدانیم که با رستگاری به پایان میرسد و از بیداری تدریجی وجدان پسری میگذرد که دیگر بازیگر نیست. و جرمی رنیر کاملاً یک بازیگر است و من می گویم "یک راکتور". او به عنوان پسری شروع می کند که چیزهای زیادی دیده است که حتی نمی تواند خوب و بد را تشخیص دهد. اما او مطمئناً می داند که دروغ گفتن به این زن و سوء استفاده از او کار اشتباهی است و بر این اساس عمل می کند.
در مورد باورپذیری یک نوجوان و یک زن آفریقایی برای لغزش از طریق تور، بیایید بگوییم که توانایی جفت داردن برای ساختن چنین درس قدرتمندی از همدلی با بودجه و تجهیزات مینیمالیستی است. اعتبار به آن
دانلود فیلم The Promise 1996 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
پس از ده سال کارگردانی مستند، برادران داردن اولین فیلم تخیلی خود را با نام فالش (1987) کارگردانی کردند. در سال 1992 آنها دومین فیلم خود را به پایان رساندند، Je pense à vous (من به تو فکر می کنم) که به نظر آنها فیلم خوبی نبود. پس از چهار سال، اولین "داردن-فیلم" واقعی آنها به نام The Promise منتشر شد. این اولین فیلمی بود که آنها سبک منحصر به فرد خود را پیدا کردند. The Promise داستان رابطه پدر پسری است که آنها قبلاً در فالش با آن برخورد کرده بودند.
راجر (اولیویه گورمه) به همراه پسر 15 سالهاش ایگور (جرمی رنیر) با ماشین از آنطرف عبور میکنند. بلژیک صنعتی برای گرفتن مهاجران غیرقانونی از کامیون. آنها آنها را به یک بلوک آپارتمانی که در آن زندگی می کنند برمی گردانند و شروع به گرفتن پول از آنها می کنند. یکی از مهاجران آسیتا است که به همراه همسرش به بلژیک آمده است تا آینده بهتری برای خود و نوزادشان بیابد. روزی که بازرسان مهاجر به بازدید می پردازند، رویدادها شروع به عواقب رادیکال می کنند.
فیلم های برادران داردن معمولاً بر انتخاب های اخلاقی شخصیت ها و پیامدهای آن تمرکز می کنند. در وعده، ایگور باید تصمیم بگیرد که از پدرش اطاعت کند یا آنچه را که درست است انجام دهد و به آسیتا کمک کند. سپس به این سوال می رسیم که کار درست چیست؟ و این همان کاری است که لوک و ژان پیر داردن میخواهند انجام دهند: بگذارید مشاهده کنیم و فکر کنیم. لوک داردن گفته است که ایده اصلی فیلمسازی بازسازی تجربیات انسانی جدید است. وعده باعث می شود که در مورد این دوراهی های اخلاقی و مسائل اجتماعی فکر کنید، اما وقایع را با زندگی خود مرتبط کنید.
از نظر جغرافیایی بلژیک در بین آلمان و فرانسه قرار دارد - بلژیک فقط کشوری برای تجاوز است. به عنوان مثال یک مثال تند؛ هیتلر در جنگ جهانی دوم این موضوع اصلی The Promise است - این یک داستان تجاوز است. برای آسیتا بلژیک استعاره ای از وضعیت خاصی در زندگی است که او به تازگی از کنار آن می گذرد. هیچ کس در بلژیک (یا در آن وضعیت زندگی) نمی ماند. کشور زادگاه او و بلژیک، ایگور نیز همینطور است. ایگور وقتی برای پدرش مالیات می گیرد و در بلژیک رانندگی می کند، احساس می کند بزرگ شده است. اما از سوی دیگر او سرشار از شادی نوجوانانه است که با دوستانش روی کارتن رانندگی می کند. ایگور توسط ژرمی رنیر (L'Enfant، سکوت لورنا) بازی شد. این اولین نقش او بود و از این طریق او یک زندگی واقع گرایانه را برای شخصیتی به ارمغان آورد که سعی می کند خود را از زنجیر پدرش رها کند - برادران همیشه از ایده استفاده از بازیگران آماتور استقبال کرده اند. نقش پدر ایگور، راجر را برنده نخل طلایی اولیویه گورمت بازی کرد که به نظر من بازیگر بسیار با استعدادی است. او زندگی بزرگی را به راجر می بخشد که دنیایش بی ارزش و بی رحم است.
برادران داردن در یک شهر صنعتی در بلژیک بزرگ شدند که محیط همه فیلم های آنهاست. منظره صدا چیزی است که باید به آن توجه کرد. اصلا موسیقی موسیقی وجود ندارد فقط صداهایی که شخصیت ها می شنوند، صدای یک شهر صنعتی - محیط. در پایان، صداهای صنعتی همچنان ادامه میدهند که تیتراژها روی صفحه نمایش میآیند. مثل این است که ما دیگر نمی توانیم آنها را اداره کنیم، آنها در حال پخش شدن از صفحه نمایش هستند. کمی شبیه چراغ های شهر چاپلین.
سبک مینیمالیستی The Promise شگفت انگیز است. سطح جدیدی را لمس می کند. برادران در مأموریت خود برای ایجاد تجربیات انسانی جدید کاملاً موفق شده اند. لوک داردن در "دفترچه خاطرات" خود در پشت تصاویر ما می نویسد که هر چه بیشتر مطالب را از بین ببرید به احساسات انسانی نزدیکتر می شوید که او از طریق زیبایی شناسی شدید، مینیمالیسم و منظره صوتی بی رحمانه به آن دست می یابد.
چهره ها نقش مهمی دارند، در توصیف احساسات انسانی در وعده، چهره ها نقشی دراماتورژیک نیز دارند. در اینجا قصد دارم از لوک داردن نقل قول کنم که به انگلیسی ترجمه شده است: "در هر صحنه ای که ایگور و آسیتا به یکدیگر نگاه می کنند، ایگور همیشه اولین کسی است که سرش را برمی گرداند. ایگور قادر به دیدن چشمان آسیتا نیست. زیرا او یک فرمان اخلاقی را احساس می کند که نمی تواند پاسخ دهد. مگر در صحنه پایانی. و در نهایت چه رستگاری است. معنای حالات چهره و فلسفه پشت آن از یک فیلسوف فرانسوی امانوئل لویناس می آید، که هر دو برادر او را تحسین می کنند و از او پس زمینه ای برای فلسفه فیلم خود می گیرند.
وعده تفکر است - فلسفه از فیلم برادران فیلم را به عنوان ابزاری برای فلسفه تثبیت کرده اند. امیدوارم که متعصبان واقعی فیلم این را ببینند و به اندازه من از آن قدردانی کنند. علاوه بر مضامین تغییر، رابطه پدر و پسر و تجاوز، بیننده را به چالش می کشد تا به تنهایی فکر کند. برادران ما را مجبور میکنند تا با انتخابهای اخلاقی بیرون برویم.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.