"گلن" ،"هال" و "سم" سه متهم فراری هستند که وارد خانه ای در حومه شهر شده و ساکنان آنرا وحشتزده می کنند و...
یک زندانى به نام « گلن » ( بوگارت ) ، به همراه برادرش ، « هال » ( مارتین ) و یک زندانى دیگر ، به نام « کابیش » ( میدلتن ) مى گریزد . هدف او انتقام گرفتن از پلیسى ( کندى ) است که او را به زندان انداخته است . آن سه نفر در راه و تا رسیدن پول ، به خانه اى آرام و بى سر و صدا مى روند و افراد خانواده را به گروگان مى گیرند ...
سه محکوم فراری به یک خانه حومه ای نقل مکان می کنند و وحشت می کنند.
دانلود فیلم The Desperate Hours 1955 (ساعات ناامیدی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این یک خانه خوب و قدیمی در حومه ایندیاناپولیس است که نمونه ای از دهه 50 با شکوه است. دنیل هیلیارد (فردریک مارچ) مالیاتدهنده سختکوشی است که کت و شلوار فلانل خاکستری به تن دارد، روزنامهاش را میخواند و درباره آن مرد چاک، دخترش سیندی (مری مورفی) که مدام در انتظار پیشنهاد ازدواج است غر میزند. مارتا اسکات یک زن خانه دار دلسوز پیش بند است و جونیور بازیکن سافت بال با لکه ای ملایم برای بابا و کلمات زشت برای خواهر.
فیلم تقریباً شبیه «پدر عروس» در یک خانه شروع می شود. که از نمای بیرونی آن برای "Leave it to Beaver" استفاده خواهد شد. هر شخصیت نقش خود را خیلی خوب بازی میکند، دختر میخواهد مادر شود و پسر، پدر، خانواده در حال حاضر حلقهای از زندگی است که توسط یک مردسالاری آرام هدایت میشود و هیچ چیز نمیتواند هماهنگی را مختل کند یا به خطر بیاندازد. جنگ تمام شده و سبک زندگی آمریکایی حاکم است. آمین چنین منظرهای ممکن است بینندگان امروزی را در دیدگاه بیگانهکنندهاش از شادی پیشساختهای که الگوها را بیشتر از اینکه آنها را متمایز کند، بازیافت کند، نگران کند. ما تقریباً منتظر هر چیزی هستیم که این روال خسته کننده را مختل کند... شاید به خاطر خانواده.
در واقع، وقتی خانواده توسط سه محکوم گروگان گرفته می شود، این یک وضعیت مرگ و زندگی است. ، یک بحران است، اما در اصطلاح سینمایی، ممکن است فرصتی برای هیلاردها باشد تا اتحاد خود را در یک خطر تهدید کننده زندگی تحکیم بخشند و در نهایت به روابط خود در "ساعت های ناامید کننده" عذاب آور و خفه کننده که در آن هر حرکت نادرست، هر کلمه بیش از حد زیاد است، ارزش قائل شوند. ، هر حادثه یا خطری می تواند تمام پایه هایی را که با صبر و حوصله در طول بیست سال آسایش زناشویی ساخته شده است، از بین ببرد. و سه مردی که به خانه هجوم بردند دقیقاً به این دلیل این کار را انجام دادند که نشان دهنده نوعی مکان خوشحال کننده بود که پلیس هیچ شانسی در آن پیدا نمی کند، به عبارت دیگر: پناهگاه عالی.
گلن گریفین (همفری بوگارت) ) رهبر سه فراری است، مغزهای عملیات، با پیروان برادر کوچکش هال (دیوی مارتین) در حالی که کوبیش وحشی ترسناک (رابرت میدلتون) عضله است. در واقع، کوبیش، که بسیار ترسناک و آزاردهنده است، برای فیلم همان چیزی است که جان کازاله برای «بعدازظهر روز سگی» بود، همان چیزی که ما را وادار میکند مراقب خودمان باشیم، این یک ضرورت است، زیرا به طور غریزی احساس میکنیم که بوگارت هرگز شخصیتی را تجسم نمیکند که قادر باشد. برای صدمه زدن به یک بچه یا یک زن، نه بوگارت اواسط دهه 50.
با این حال، بوگارت هرگز به عنوان پیشاهنگ پسر نمی گذرد و در حالی که منتظر پول از دوست دخترش برای فرار است، ما می دانیم. ساعت در حال حرکت است، همسایگان بیش از حد محتاط هستند و خسارات جانبی قابل انتظار است. اگر این به معنای نجات پوست است، او مردی است که به تجارت می پردازد، و فیلم برخورد بین دو دنیایی است که ساخته شده اند تا هرگز با یکدیگر تداخل نداشته باشند. یک پدر محترم و یک جنایتکار بوگارت مردی است که چیزی برای از دست دادن ندارد و مارس کسی است که می تواند همه چیز را از دست بدهد. بدیهی است که شانس ها علیه هیلیارد است. با آگاهی از این موضوع، هیلارد سعی میکند تا معقولترین راه را عملی کند و محدودیتهای خود و زندگی اعضای خانوادهاش را تنها خطوطی است که نمیتوان از آن عبور کرد.
گریفین میداند که این کار برعکس است. هیلیارد و از عمل گرایی خود برای موفقیت خود سوء استفاده می کند. او میداند که یک مرد باهوش برای بازی دارد، حریفی شایسته، که ذهنش آنقدر کار میکند که میتواند صداهای کلیکی را بشنود. بنابراین هر چه گریفین بیشتر منتظر بماند، ریسک بیشتری میکند، اما او حاضر است از این شانس استفاده کند، این به خاطر پول است، اما شاید غرور عیب خودش باشد. زمانی که فیلم بر روی کشمکش روانی بین دو هیولای هالیوود و با کارگردانی دقیق وایلر متمرکز می شود، فیلم چیزی جز یک شاهکار فیلم نوآر نیست.
و جالب اینجاست که فیلم های گروگان گیری فضای بسیار زیادی را اشغال می کنند. جایگاه ویژه ای در فیلم The Desperate Hours شناسی همفری بوگارت. در «جنگل سنگشده»، او دوک مانتی بود، یک جنایتکار بدنام که یک غذاخوری را به یک انبار باروت مشابه تبدیل کرد و به طور غیرمستقیم مسیر یک هوبو و یک پیشخدمت با بازی لزلی هاوارد و بت دیویس را دنبال کرد، هر دو گروگان زندگی خود بودند. و از قضا توسط یک گروگانگیر واقعی آزاد شد. ساعات ناامیدی بوگارت را به یک ستاره تبدیل نکرد، اما باعث تقویت دوم شد تا اینکه «High Sierra» جریان را به نفع او تغییر داد، اما این نقش موفقیت آمیز او بود.
12 سال بعد، بوگارت نامی بود که زمانی او در «کی لارگو» بازی کرد، فیلمی به کارگردانی مردی که جذابیت ضدقهرمانی او را به بهترین وجه درک کرد: جان هیوستون، و با بازی زنی که از انعکاس چشمان عاشق خودش او را جذابتر کرد: لورن باکال. ساعات ناامیدی یکی از قله های حرفه ای او را نشان می دهد و شباهت های زیادی با "جنگل" دارد. بوگارت به عنوان فرانک مک لود، کهنه سربازی است که متوجه می شود از جنگی که برای از بین بردن بدترین بشریت بود، جان سالم به در برده است، فقط برای مشاهده وجود آن در کشور خود. پیروزی که به قیمت جان دوستش تمام شد، نباید بدیهی انگاشته شود، اما او نمی توانست ناامید شود: با دشمنان باید جنگید، این قهرمانی نیست، بلکه عمل گرایی است.
و سپس یک بازی کرد. "نسخه بزرگ شده دوک مانتی" در فیلم The Desperate Hours ماقبل آخرش، بازگشتی مناسب به ریشه هایش، برای مردی که نقش بسیاری از یاران خائن و ناسپاس را در نقش جیمز کاگنی ایفا کرد و حرفه خود را مدیون آدم های بد، نه فقط دوک مانتی، بلکه مدیون است. «صورت بچه» مارتین در «بن بست» اثر همان ویلیام وایلر. این حلقه با وایلر و بوگی که دوباره برای آخرین نقش شرور همکاری میکنند، شکل میگیرد، جایی که بوگارت، مانند دوک مانتی یا جانی روکو، کسی است که به گروگانهایش رونق وجودی میدهد.
با این حال، یک تاسف: ساعات ناامیدی یک شکار پلیس با صلاحیت به رهبری آرتور کندی را ترکیب می کند که باور کردن آن چند مجوز برای خروج از خانه سخت است. ناگفته نماند که تصور اینکه هیلارد به پلیس اعتماد نمیکند طولانی است، اما بسیاری از موقعیتهای ساختگی رخ میدهند که تأثیر عمل اولیه را تضعیف میکنند. وایلر در یک فیلم گروگان مشابه در سال 1965 بلوغ بیشتری نشان میدهد: «کلکسیونر» اما «ساعتهای ناامید» در بیشتر موارد عالی است و فقط چیزی در مورد بوگی شرور وجود دارد...
دانلود فیلم The Desperate Hours 1955 (ساعات ناامیدی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
بوگی پیش از ساعات ناامیدی هایی شبیه به این را بازی کرده بود: جنگل سنگ شده (1936)، سیرا بالا (1941)، کی لارگو (1948) و ما فرشته ای نیستیم (1955) - همه با بوگی به عنوان یک گانگستر یا قربانی یک گانگستر، در یک محیط ناامید کننده (اگرچه آخرین مورد یک جعل کمدی است). با این حال، Desperate Hours متفاوت است – این بار، بوگی (در نقش گلن گریفین) یک خانواده کامل در حومه شهر را به عنوان گروگان دارد که سعی میکند دوره خود را برای آزادی از قانون کامل کند. آیا این اولین فیلم از نوع تهاجم به خانه است؟ شاید ناگهان (1954)؟
داستان به سادگی فوق العاده است. هر روایت خوب به دلیل جنبههای ادبی خاصی موفق میشود: یک خط داستانی باورپذیر، گفتوگوی سربهسنگ که آن را پشتیبانی میکند، معیار خوبی از کنایه در نقاط عطف مناسب، فقط مقدار مناسبی از تصادف که میتواند در تجربه روزانه هر کسی نفوذ کند، یک افسر پلیس سرسخت که در جستجوی باورهایش تسلیم نمی شود، و خانواده ای - یک خانواده معمولی - که در درون خود شجاعت، تخیل و قدرت ایستادگی در برابر تهدید واقعی مرگ را پیدا می کند. br/>
ساعات ناامیدی را خیلی وقت پیش وقتی که بچه بودم دیدم، بنابراین اصلاً چیز زیادی از داستان را به خاطر نداشتم. اما از آنجایی که از طرفداران Bogie هستم، وقتی اخیراً یک DVD را در دست گرفتم، مشتاقانه منتظر دیدن دوباره آن بودم. به خاطر نمیآورم چه فیلمهایی در آن سال در حال رقابت برای اسکار بودند، اما فکر میکنم این باید یک مدعی میبود (ظاهراً اینطور نبود).
بازیگران به خوبی انتخاب شده بودند. البته Bogie برای این قسمت "ساخته" شده است، زیرا در گذشته کارهای زیادی شبیه به آن انجام داده است - و این یک حرکت جانبی در تایپ کست نیست. رابرت میدلتون با بازی خود از کوبیش روانپریخته تقریباً فیلم را میدزدد - تصویری دلخراش. دیویی مارتین در نقش برادر بوگی، هال، حس نجابتی را ارائه میکند که دو نفر دیگر فاقد آن هستند، تنها نکته دلخراش برای من: چرا او باید؟ او در حال فرار است، و زمانی که تصمیم میگیرد به تنهایی فرار کند، تمام تظاهر به انسانیت را کنار میگذارد. و، ما می دانیم برای هر کسی که برش می دهد و می دود، چه اتفاقی می افتد، درست است؟ فردریک مارچ در نقش دن هیلیارد به خوبی نشان میدهد که وقتی زندگیها در خطر است چه اتفاقی برای اصول و رفتار شما میافتد: بیشتر زیباییهای زندگی از پنجره بیرون میروند که او سعی میکند خانوادهاش را نجات دهد. با توجه به وضعیت ناامید کننده قابل درک است. مارتا اسکات در نقش همسرش و مری مورفی در نقش دخترش (سیندی) بیشتر اوقات ترسیده اند، اما در صورت امکان، شجاعت مخالفت با افراد بد را نیز به خود می گیرند. مردی که چندان مورد استفاده قرار نمی گیرد، آرتور کندی به عنوان معاون کلانتر بارد است، اما نقش او در به پایان رساندن داستان به پایان رضایت بخشی بسیار مهم است. حیف، چون کندی به اندازه بوگی یا مارس بازیگر خوبی بود. گیگ یانگ، بهعنوان خواستگار سیندی، بازیگران اصلی را تکمیل میکند - او در نقش امیدوار گیجشدهای بازی میکند که وقتی سیندی از او میخواهد "دور بماند" نمیرود. درست به همان اندازه که او این کار را نکرد...
محوطه در شهر کوچک آمریکا درست است، تصویر خانه عالی هیلیاردها برای رویای آمریکایی که در شرف تهدید و حتی نابودی است. . که یکی از بهترین سطرهای تاریخ سینما را به وجود میآورد که در اواخر ماه مارس گفته شد: "برو بیرون - از خانه من برو بیرون!" او تقریباً بر سر بوگی فریاد می زند، بنابراین برای همیشه در فیلم The Desperate Hours ایده خانه یک مرد به عنوان قلعه او تثبیت می شود. بوگی به وضوح قبل از خشم شدید و عادلانه مارس پژمرده می شود - اما نه تنها به این دلیل بوگی همه چیز را رها می کند. باید فیلم را ببینید تا بفهمید چرا.
بیشتر اکشن ها در محدوده خانه هیلیارد است (اول اینکه یک بازی صحنه ای بوده است، منطقی است) و فیلمبرداری از آن بهره کامل می برد. از همه آن گوشه ها و گوشه ها برای مجذوب شدن بیننده و ادامه تعلیق. من به خصوص از دوربین به نسبت طولانی در پشت افراد بدجنس خوشم آمد، در حالی که آنها مشغول تماشای زباله جمع کن قدیمی هستند که کارش را انجام می دهد و به نظر می رسد که دلش برای حضور ماشین دزدیده شده خود در گاراژ تنگ شده است. این یک اثر گرانقیمت است زیرا چهرههای فراریها مدام به یکدیگر و سپس به پیرمرد نگاه میکنند - و بیننده تمام مدت در حاشیه میماند و در این فکر است که آیا او واکنشی نشان خواهد داد؟
نمایش نهایی نهایی به سادگی یک تور دو نیرو است. این سریع و خشمگین است، در سراسر طبقه همکف، از پله ها و به اتاق خواب ها، و سپس دوباره برمی گردد، در حالی که قهرمانان داستان برای برتری با آن مبارزه می کنند. یاد دعوای دویدن داستین هافمن با آدم های بد در فیلم The Desperate Hours سگ های حصیری (1971) افتادم. در دستان کارگردانی بیمزه، ممکن بود مسخره باشد، اما وایلر به تعلیق و کنایه روی میآورد، زیرا مارس بر حریف خود - بوگی - به یکی از جالبترین راههایی که میتوان تصور کرد غلبه کرد. نه، من به شما نمی گویم، زیرا این کار را برای شما خراب می کند.
همانطور که تیتراژ در پایان منتشر شد، فکر فوری من این بود که این نوع داستان آنقدر باورپذیر است که ممکن است اتفاق بیفتد. به من یا تو...
دانلود فیلم The Desperate Hours 1955 (ساعات ناامیدی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
قبول دارم که سال 2012 بود که در ابتدا سفرم را در میان آثار همفری بوگارت آغاز کردم. به دلیل انگیزهای که برای دیدن هر علاقه هنری به درخواستهای متوالی دارم، به ندرت میتوانم سرمایهگذاریهای فیلمشناسی را که شروع میکنم کاملاً کامل کنم. من بیشتر از آنچه که دلم می خواهد برای قسمت های دیرهنگام فیلم شناسی بازیگران تنگ شده است. The Frantic Hours یکی از آن کارهای دیرهنگام بود که به طرز غم انگیزی از دست دادم، بنابراین با دیدن ساعات ناامیدی بیشتر از آن خوشحال شدم. The Frantic Hours دومین تا آخرین فیلمی بود که بوگی در سال 1955 ساخته شد. ساعات ناامیدی با هماهنگی ویلیام وایلر مجموعه ای از محکومان را دنبال می کند که کنترل خانه یک خانواده روستایی را به دست می گیرند و خانواده هیلارد را در قفل نگه می دارند در حالی که آنها ترتیب فرار را می دهند. از پلیس من صادقانه فردریک واک را دوست دارم، بنابراین حضور او در ساعات ناامیدی باعث شد تا در نهایت آن را ببینم. «ساعتهای دیوانهوار» بهعلاوه تا حد زیادی در یک محیط اتفاق میافتد که در طبقهبندی شماره یک فیلم من قرار دارد، بنابراین واقعاً گیجکننده است که ساعات ناامیدی برای مدت طولانی از من طفره رفته است. به هر حال، در آخرین فرصت برای دیدن بوگی، واک و همراهانش در ساعتهای دیوانهکننده وایلر بود.
گلن گریفین (همفری بوگارت) و خواهر و برادرش هال (دیویی مارتین) و سام کوبیش، یک فرد بازداشت شده (رابرت میدلتون) از زندان فرار میکند و به دنبال خانهای میگردد تا در آن پناه بگیرد، در حالی که مقداری پول نقد برایشان ارسال میشود و ترتیب خروجشان را میدهند. گلن خانه روستایی هیلارد را با توجه به این واقعیت انتخاب می کند که "خانه ای با دوچرخه در حیاط را دوست دارد." دن هیلارد (فردریک واک) یک رئیس طبقه بالای کارگر است که با نیمه بهترش، الی (مارتا اسکات)، دختر کوچک 19 ساله آنها سیندی (مری مورفی) و فرزند خردسالشان، رالفی (ریچارد ایر) زندگی می کند. در زمانی که گلن و گروهش از قانون شکنان کنترل خانه هیلارد را به دست می گیرند در حالی که دن در محل کار نیست، در ابتدا متعهد می شوند که قبل از تمام شدن شب از بین بروند تا زمانی که نقشه ها برایشان خوب پیش نرود. در نقطه ای که معشوقه گلن ظاهر نمی شود، آنها باید ترتیب دیگری را طراحی کنند. در حالی که گفتگوهای سه نفره، هیلاردها زندانی های تمام شده نقشه هولم ها هستند در حالی که سازمان خودشان شروع به تکه تکه شدن می کند. پس از مدتها پیشی گرفتن از خانهشان، دن و خانوادهاش به این نتیجه میرسند که باید برای بازگرداندن خانهشان حرکت کنند. دن باید محتاط باشد، در هر صورت، زیرا هر حرکتی که او انجام دهد تا پلیس را وارد این شرایط کند میتواند نتایج ناامیدکنندهای برای خانوادهاش داشته باشد.
فردریک واک در کار دن هیلارد بسیار شگفتانگیز است. واک باید در خط مناطق اصلی قدرت برای نگهبان محاکمه و همچنین زندانی همدست باشد. تفاوت غیرقابل انکار شخصیت او باید تحمل کند، بار مشکلی است که باید تحمل کرد، با این حال رفتار مارس به طرز بی عیب و نقصی برای این کار مناسب است. ویلیام وایلر رئیس ایده آلی برای فیلمبرداری از بن بست بین گروه اراذل و اوباش گلن و خانواده روستایی بود که آنها به عنوان قربانی انتخاب می کردند. وایلر که پاسخگوی آثار هنری مانند بن هور، خانم مینیور و بزرگترین دوره های طولانی زندگی ما است، توانایی خود را برای پیشرفت بی عیب و نقص بین نمایشی خیره کننده و کم اهمیت جلوه دادن داستان های نزدیک به افراد خانگی نشان می دهد. همانطور که اشاره شد، The Frantic Hours به طور کلی در یک آزادی ایده آل برای حفاری در اقیانوس دورافتاده از احساسات یک خانواده وحشت زده و گروهی از دیوارهای سرگردان اتفاق می افتد. وایلر یکی از معدود فرماندهان استثنایی است، در ارزیابی من، که می تواند با چنین تفاوت آشکاری از احساسات مقابله کند، و دو نقطه تمایل را کاملاً تقویت کند، و این ترکیب را به خوبی انجام دهد.
کیم کارنز، خواننده آمریکایی، آهنگ Bette Davis Eyes را در اواسط دهه 80 مشهور کرد. همانطور که عنوان نشان میدهد، این لحن متوجه چشمهای بادامی عظیم الجثه بت دیویس میشود. از زمانی که شروع به تماشای فیلمهای همفری بوگارت کردم، در حین بازیگری به طرز باورنکردنی جذب چشمهای او شدهام و مدام آن آهنگ را با نام او به جای بت دیویس برای خودم میخوانم. بوگارت ظرفیت عجیبی داشت که تنها با استفاده از چشمانش، احساس گسترده ای را منتقل کند. در هر فیلم او، من برای ثانیه های «چشم های همفری بوگارت» سفت می نشینم. در «ساعتهای دیوانهوار» دومین «چشمهای همفری بوگارت» باشکوه وجود دارد. گلن بوگارت در آشپزخانه است و با درخشش نشان دادن حجم زیادی از سبک زندگی مجرمانه به خواهر و برادرش استراحت می کند، زمانی که خواهر و برادرش در پاسخ می گوید که گلن همه چیزهایی را که می داند به او نشان داده است، "به جز اینکه چگونه در خانه ای مانند این زندگی کند". گلن از افشای این موضوع که خواهر و برادرش احساس میکند فرصت بزرگی را از دست داده است، کاملاً متاثر میشود و ابتدا سرنخی را میدهد که ممکن است از حلقه خلافکاری آنها درخواست کند. دومی برای گلن ویرانگر است و می توان آن را در دوم ایده آل «چشم های همفری بوگارت» دید. The Frantic Hours یک فیلم خارقالعاده است، تحقیقی باشکوه در مورد ژرفای نزدیک به خانه، و یک فیلم احمقانه کار همفری بوگارت را کم اهمیت جلوه میدهد.
دانلود فیلم The Desperate Hours 1955 (ساعات ناامیدی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فردریک واک، مارتا اسکات، همفری بوگارت و آرتور کندی تنها چند نفری هستند که در فیلم The Desperate Hours «ساعتهای دیوانهکننده» محصول 1955، در پرتو بازی صحنهای و هماهنگشده توسط ویلیام وایلر، پشتکار دارند. در برادوی، این نمایش توسط رابرت مونتگومری هماهنگ شد و کارل مالدن در نقش بوگارت و پل نیومن نقش خواهر و برادرش را بازی کرد که در اینجا دیویی مارتین بازی می کرد. در ساعات ناامیدی علاوه بر این، گیگ یوثفول، مری مورفی، ریچارد ایر و رابرت میدلتون به ایفای نقش پرداختهاند.
وقتی بوگارت را در «جنگل یخزده» در سال 1936 دیدم، دیدن او که واقعاً 19 سال پس از آن زندانی میشود، جذاب بود. واقعیت - و در واقع، به نظر می رسد که او 19 سال اخیر را در فرار از قانون سپری کرده است. او مشخصاً در هنگام ساخت ساعات ناامیدی بیمار بود. هر چند دیویی مارتین 30 سال جوانتر از بوگی به نظر می رسید، حقیقتاً می توان گفت فقط 20 سال داشت و نحوه خواهر و برادر بودن آنها را محتمل تر می کرد.
من همین اواخر "The Star Witness" را دیده بودم. "یک فیلم برادران و برادران وارنر محصول 1931 با طرحی مقایسه ای که برنده اسکار بهترین فیلمنامه منحصر به فرد شد. تا سال 1955، دیگر منحصر به فرد نبود، با این حال اجرای داستان قانع کننده است. مارتا اسکات، الی هیلیارد، خانهدار است، وقتی سه نفر از قانونشکنان (بوگارت، مارتین و میدلتون) از دست قانون شکنان دور شدند، تنها در خانه روستایی خود، کنترل محل را به دست گرفتند. گلن گریفین (بوگارت) باید کلانتر مامور (آرتور کندی) را که او را به زندان انداخته است بکشد، و او واقعاً میخواهد برای انتقال پول نقد خود را محکم نگه دارد تا فرار بزرگ خود را ایجاد کند. دن هیلیارد (والک) و دخترش سینتیا (مورفی) در این شرایط قدم می زنند و بعداً مرد جوان هیلیارد (آیر) قدم می زنند. از شما میپرسید که چرا کودک با توجه به مشکلاتی که ایجاد میکند - توسط افرادش - از بین نمیرود.
پول نقد به تعویق میافتد، و بدیهی است که پلیس هیچ سرنخی در مورد اینکه بسته کجاست ، همانطور که گریفین وسیله نقلیه خود را در فرودگاه هیلیارد قرار داده است. بنابراین ساعت ها در حال حاضر تبدیل می شوند. علیرغم این واقعیت که واک و سینتیا اجازه دارند برای کار از خانه بروند، و سینتیا باید با معشوقهاش (جوانان) قرار بگذارد، آنها به شدت میترسند که به دلیل ترس از کشته شدن مادر و بچه، چیزی را بیان کنند. اساساً گروه نیز و خانواده با طولانی شدن ساعت ها زندانی می شوند.
وایلر لحظات وحشتناک و عاطفی را در حین کار در خانه به ما می دهد و او هرگز اجازه نمی دهد سرعت بالا برود. بدیهی است که او باعث شد تا واک و اسکات صحنه خداحافظی را برای تعداد زیادی عکس انجام دهند، زیرا فکر می کرد واک "بازیگر" است و باید او را فرسوده کند. واک که یک سرگرم کننده صحنه پرورش یافته به سبک قدیمی بود، به طور قابل اعتمادی حضور خارق العاده ای داشت، اما در همه موارد واقعاً با شخصیت هایش ارتباط برقرار نمی کرد - او در اینجا چنین می کند. واک و بوگارت دشمنان قویتری پیدا میکنند، واک بهعنوان یک پدر خشمگین که از خانوادهاش دلهره دارد، اما در بیاحترامی به گریفین بیمیل نیست. گریفین بوگارت باهوش است و به مغز و شجاعت دیگران احترام می گذارد. خانواده با جرات خود او را خیره میکنند.
بوگارت در این کار بزرگ است - هر چند فرسوده شده باشد، او کاملاً راضی نیست که او را کنار هم و آزاد نگه دارد. او از طبقه مرکزی خانواده و اینکه چقدر او و گروهش در خانه ای دلپذیر به سر می برند، عصبانی است. بر خلاف دوک مانتی او در "جنگل یخ زده"، گریفین بوگارت به نظر نمی رسد که تا انتها احساس غم و اندوه شرایط خود را داشته باشد. علاوه بر این برخلاف دوک مانتی، او نقطه ضعفی دارد که در پایان نشان می دهد.
رابرت میدلتون به عنوان یک فرد احمق از گروه نمایش شگفت انگیزی ارائه می دهد، و مارتین، در نقش هال، نارضایتی هال را از همه چیز نشان می دهد. در ادامه، قدردانی او از سینتیا، و اذعان به اینکه در صورت رفتن به خیابان برادرش، هرگز نمی تواند کسی مثل او را داشته باشد. Gig Youthful تا حدودی به عنوان معشوقه Cythia هدر می رود - این نمایش ستاره ای بی معنی است. مارتا اسکات واقعاً به عنوان همسر و مادر خشمگین کار می کند. آرتور کندی فوقالعاده یک اجرای عالی دیگر در حالی انجام میدهد که هنوز در هواست تا گریفین را به دست بیاورد.
بهخاطر داستان هیجانانگیز، عنوان زیبا، و نمایشگاههای برتر بسیار پیشنهاد شده است.
دانلود فیلم The Desperate Hours 1955 (ساعات ناامیدی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
نمایشنامهها یا موزیکالهای زیادی از صحنه برادوی وجود ندارد که دقیقاً در همان سال به یک فیلم هالیوود تبدیل شوند، با این حال یکی از آن مدلهای جذاب، نمایشنامه برنده تونی گرانت «ساعتهای دیوانهوار» است که چند تقلید را در فیلم The Desperate Hours ایجاد کرد. در همان سال، به وضوح "شب نگه می دارد وحشت". با این حال، به همان اندازه که مقلد بسیار تمام شده بود، اولین مورد شایستگی تحسین برانگیز را به همراه داشت، و به همفری بوگارت جنایتکار اجتماعی شرور خود را پس از «جنگل یخ زده» بخشید و به فردریک واک، فردریک واک، سرگرمی برنده اسکار، شغلی مشابه برای شیرجه رفتن به عنوان پدرسالار خانواده داد. از محکومان دور شد بوگارت و گروهش تهدید می کنند. مارتا اسکات، یک سرگرم کننده دست کم گرفته شده در صحنه، صفحه نمایش و تلویزیون، که بیشتر برای نقش های شخصیتی محبوبیت دارد (بدون توجه به شغل اصلی زن در آثار هنری مانند اولین نوع فیلم «شهر ما» و «به سلامتی برای خانم بیشاپ») وحشت زده خود را بازی می کند. در هر صورت، هنوز در هوا است تا بهترین تلاش خود را برای محافظت از دختر نوجوان مورفی و کودک با استعداد پیش از جوانی ریچارد ایر انجام دهد. او حتی زندگی خود را در یک صحنه در یک صحنه قوی به خطر میاندازد، جایی که ناامیدیاش کنترل حس عادی او را در اختیار میگیرد.
فرارهای بوگارت خواهر و برادر جوانترش (دیویی مارتین) و رابرت میدلتون خشنتر را در خود جای میدهند. ، یک جانور بزرگ انسانی که به نظر می رسد از ترسی که از تلفاتش ایجاد می کند خوشحال می شود و در یکی از صحنه های وحشتناک تر، یک مرد زباله گرد بی گناه را به یک مرگ احتمالی می کشاند. ترس در چهره مرد آشغال قوی است، لحظه ای شکست با اطمینان به حق، و از آن ثانیه به بعد، جمعیت در اشتیاق برای دیدن شخصیت میدلتون در بالاترین حد باطل از راه. مارتین تا حدودی متفکرتر و ظریفتر از خواهر و برادرش و میدلتون است، و در یک نقطه مانع از رفتن میدلتون به دنبال مورفی جذاب میشود. با این حال، او به اندازه دو فراری دیگر در این کار است، بنابراین سرنوشت او با در نظر گرفتن همه چیز ثابت می شود. بوگارت باهوش ترین افراد سه نفره است و از هر اقدام ایمنی برای تضمین استقامت خود استفاده می کند و نسبت به تک تک اقدامات خانواده ای که آنها را زندانی نگه می دارند مشکوک است (در حالی که هنوز به آنها اجازه می دهد برنامه های روزانه خود را با اطلاعاتی که اسکات، زن خانه دار، با فرض اینکه هر چیزی باید پدیدار شود، در خطر خواهد بود) و نتیجه نهایی بررسی پروژه تکالیف مدرسه ای ایر صرفاً با این تردید است که او باید سعی کند مربی خود را از وضعیت آنها آگاه کند.
واک به طور مداوم قابل توجه یک اعدام وحشی دیگر را منتقل می کند، در یک نقطه به منشی نگران خود (هلن کلیب) می گوید که از امور دیگران دوری کند، وقتی که نگران نگرانی آشکار او بود. معشوقه مورفی (گیگ یوثفول) از دوری غیرمنتظره اش، حتی در شهر، نگران می شود، در حالی که یک پلیس محله (آرتور کندی) که درگیر دستگیری اولیه بوگارت بود، با نگرانی در این ساعات دیوانه وار با این اطلاعات که بوگارت پس از آن خواهد آمد، به هم می خورد. او را به خاطر ضربه زدن و زخمی شدن بوگارت توسط کندی در حین دستگیری با دسته اسلحه. ظرافتهای کوچک همگی باعث میشوند 90 دقیقه ترسی واقعاً شدید ایجاد کنند که حداقل به جامعه نشان داد. شیوه ای که این یک داستان به وضوح آشکار است، آن را شدیدتر می کند، که به طرز عالی توسط نمایشنامه نویس خود جوزف هیز ساخته شده است و به طرز عالی توسط ویلیام وایلر باورنکردنی هماهنگ شده است. اساساً همه چیز در مورد ساعات ناامیدی قابل توجه است. من در ابتدا این را به عنوان یک لایحه دوگانه با سال معادل «ما هیچ فرشته ای نیستیم» دیدم (به همین ترتیب از ویتال) که در آن بوگارت نقش یک فراری سرگرمکنندهتر از زندان را بازی میکرد که در خانه فروشگاهدارانی میپیوندد که بیاطلاع از میزبانی آنها بیاطلاع است. فاکتور مشترک بین دو فیلم وجود دور شدن از محکومان در مدت طولانی با من دوام آورده است، بنابراین فکر کردن به یک فیلم بدون فکر کردن به دیگری سخت است.
دانلود فیلم The Desperate Hours 1955 (ساعات ناامیدی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
دنیل و الی هیلیارد و دو جوانشان، سیندی نوجوان و رالف نه ساله، به نظر میرسد که خانواده ایدهآلی کاملاً آمریکایی هستند که در جستجوی خوشبختی در حومه طبقه کارگر گرانقیمت ایندیاناپولیس زندگی میکنند. بدیهی است که تسلی طبقه متوسط قبل از سقوط، یک دروغ واقع گرایانه استاندارد است، بنابراین در اینجا نشان می دهد. خانواده هیلیارد در معرض نفوذ سه نفر از مجرمان، خواهر و برادر گلن و هال گریفین و سایمون کوبیش باهوش و اوباش تنبل قرار می گیرند و زندانی می شوند. آنها هرگز پلیس را روشن نمی کنند، علیرغم این واقعیت که آنها فرصتی برای انجام چنین کاری دارند، به این دلیل که از نحوه رفتار محکومان با سایر بستگان وحشت دارند. (با دفاع، هولها نشان میدهند که چگونه میتوانند کارشناس سطل زباله را به قتل برسانند، کسی که گمان میکنند واقعیت را متحیر کرده است). پلیس، به هر حال، در نهایت محل پنهان شدن محکومین را پیدا می کند.
«به کارگردانی ویلیام وایلر» و «با بازی همفری بوگارت» معمولاً دو توجیه معتبر برای تماشای هر فیلمی برای من هستند. . بوگارت که در فیلم The Desperate Hours ماقبل آخرش قبل از مرگ متأسفانه زودهنگام ظاهر شد، آخرین فیلمش «سقوط سختتر» بود - کاملاً عالی است. او نقش گلن گریفین را بازی میکند، شناختهشدهترین فرد از این سه محکوم، و فردی که به عنوان رئیس آنها میرود. او مرد خردمندی است و چیزی در مورد اعدام بوگارت وجود دارد که توصیه می کند در شرایط مساعدتر ممکن است مقدار بیشتری از زندگی خود را بسازد، اما با توجه به وضعیت فعلی که واقعاً در آن قرار دارد گرفتار خود خواری شده است و امتناع از به دست آوردن احساس مالکیت با فعالیت های خود. او خصومت خاصی را نسبت به دانیل هیلیارد سرزنشناپذیر نشان میدهد که او را نماینده عادی طبقات کارگری میداند که از آن متنفر است، با این حال غفلت میکند که توجیه واقعی برای معضل او گناهکار بودن خودش است و در مقابل پیشینه طبقه متوسطش. />
کار گلن - در ابتدا مرد بسیار جوان تر - توسط پل نیومن در نمایش صحنه ای برادوی که فیلم بر اساس آن ساخته شده بود ساخته شده بود، با این حال سازندگان به یک ستاره بزرگ هالیوود در این کار نیاز داشتند و در 1955 نیومن چنین چیزی را در نظر نگرفت. او در این تاریخ فقط یک فیلم عنصری ساخته بود، "جام نقره ای" و آن شکست معروفی بود. به طور معقولی در اطراف هماهنگ شده و عمل می کند. به غیر از بوگارت، فردریک واک نیز مانند دانیل، پدرخانواده آزاردهنده، عالی است. موضوع به محتوا و داستان مربوط می شود. افراط در شروع داستان یا چرخش های غیرقابل توضیح وقایع وجود دارد. حقیقت را بگوییم، این که چرا محکومان در هر صورت به خانه هیلیاردز نفوذ می کنند، هرگز قابل درک نیست. ما تحصیل کرده ایم که آنها اعتماد دارند که معشوقه گریفین برای آنها پول نقد می فرستد، با این حال ما نمی دانیم که چرا آنها انتظار داشتند به این دلیل به خانه ای نفوذ کنند یا هر زمان که پول نقد در اختیارشان بود، قصد انجام چه کاری را دارند. آیا آنها نمی توانستند جلسه ای ترتیب دهند که در آن کمتر قمار کنند و باعث جلب توجه خود شوند، و در صورت نیاز به سازه ای برای محافظت از آن، آیا یک ساختمان خالی نمی توانست امن تر باشد؟ بعلاوه، به چه دلیلی خواهر و برادران گریفین فردی را به عنوان همدست خود انتخاب کردند که احمق و به طرز نامنظم وحشیانهای مانند کوبیش بود؟
یکی دیگر از طرحهای آغازین این است که سه محکوم، بر اساس تعدادی از رویدادها، حداقل به یکی از آنها اجازه دادند. زندانیان ساختار را ترک کنند تا او بتواند به سر کار برود، سیندی تا بتواند با معشوقش قرار بگذارد، و غیره. خطری که فرد مجاز به عبور از آن است می تواند به پلیس احتیاط کند؟
و غیره. فیلم باید یک سواری هیجان انگیز باشد، با این حال من سواری های هیجان انگیز را تماشا می کنم تا هیجان زده شوم، نه اینکه درگیر کاستی های بی مورد در داستان باشم. 6/10 که بدون تعهد بوگارت کمتر بود.
دانلود فیلم The Desperate Hours 1955 (ساعات ناامیدی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در طول دهه 1950، هالیوود توسط کد هیز محدود شد و لباسهای آهنین تصمیم گرفتند که انجام اشتباه پرداختی ندارد. تقریباً هیچ اتاق چروکیدن وجود نداشت، هر مقداری از جمعیت که به آن نیاز داشتند و رهبران فیلم باید از این ولع مراقبت کنند. به این ترتیب، اساساً در هر فیلم جنایی، متوجه می شوید که در نهایت چه کسی برنده خواهد شد. این چیزی را از بین نمیبرد.
اما این امر هالیوود را از دادن ژستها به چیزی که بسیاری از افراد نیاز به دیدن آن داشتند عقب نشینی نکرد - فیلمی که در آن جمعیت تا حدودی درباره خطرات کلاهبرداران تأیید میشود. یا از پلیس بی تکلف است، با این حال «ساعات دیوانهوار» مملو از آن تفاوتهای ظریف است.
طرح داستان فوقالعاده ساده است - سه نفر از محکومان فرار کردند، توسط همفری بوگارت رانندگی کردند، از زندان فرار کردند، یک دروازهبان را کشتند و اسلحه خود را به طور همزمان می گیرد و تعقیب انسان ادامه دارد. جلادان برای مدتی به جایی برای سقوط نیاز دارند تا به چند مشکل احتمالی رسیدگی کنند. آنها معمولی ترین خانه روستایی را که می توانند پیدا کنند انتخاب می کنند و خانواده را به گروگان می گیرند.
با توجه به اصول بازی، می دانیم که فیلم چگونه باید به پایان برسد. چیزی که چنین فیلمی را متمایز می کند، نمایشگاه ها و پیچیدگی های مسیر است. نمایشگاه ها شگفت انگیز هستند، به ویژه بوگارت و فردریک واک به عنوان پدرسالار خانواده گروگان ها. به طور کلی، همه چیز به روشی بسیار اجتماعی به پایان می رسد و سرنوشت باند تا حد زیادی با انتخاب های خود آنها حل می شود.
اما برای من بخش جذاب رفتاری است که نسبت به پلیس نشان داده می شود. آنها به جهات متعددی به عنوان کلاهبرداران برای خانواده خطرناک توصیف می شوند، در واقع، به نحوی یا هر چه بیشتر. واک و خانواده شانسهای بالقوهی متعددی برای تماس با پلیس و وارد کردن آنها دارند، با این حال به نظر میرسد برای همه روشن است که این تصوری نادرست است که بوگارت برای همه مقاصد و مقاصد زندانیان را به چالش میکشد. با این حال، هیچ کس این کار را نمی کند. در هر صورت تفاوت یکسان است. آنجاست که تحقیقات مغزی جذاب فیلم احتمالاً به مهمترین عامل تبدیل میشود - پلیس به وضوح توسط همه دیده میشود، آدمهای سرگردان و زندانیها یکسان، بهعنوان دروازهبانهای پرخطر در شرایط. این به وضوح در پایان نشان داده میشود، جایی که واک برای حفظ کنترل شرایط برای حفظ خانوادهاش پس از دستیابی پلیس و بهطور مشابه همانطور که بوگارت هشدار داده است، سلاحهای خودکار را در سراسر جاده نصب کرده و به نظر میرسد که به شدت نگران سرنوشت خانواده باشید. گویی پلیس فقط یک بسته دیگر است که در صورت امکان از آن دوری کنید.
چیزها برای زندانیان صرفاً به دلیل مشارکت پلیس، به این دلیل که نیازهای آنها در تضاد است، بسیار نابهنگام می شود. پلیس به دستگیری هولدان نیاز داشت - زندانیان اساساً معتقد بودند که قانون شکنان باید ترک کنند. می توان ادعا کرد که پلیس برای تعیین اینکه چه اتفاقی در حال رخ دادن است مهم است - اما شاید نه. شرایطی جذاب، از آن نوع که فیلمهای هودوم را جذاب نگه میداشت.
بوگارت چنان دانش و ابتکار جالبی را نشان میدهد که سخت نیست بپرسیم چرا در هر صورت به یک جنایتکار تبدیل شده است. درصورتی که او کاستی داشته باشد، قیام است. ماندن در خانه ای مشابه برای چنین مدت طولانی تصمیمی عجیب به نظر می رسد، به ویژه با توجه به تصویر ترسناک این محله "عادی" دهه 1950، با همسایگان مداخله گر و همراهان خانواده مداخله گر آن. با این حال، به نظر نمیرسد که رفتن در خیابان باز با تماشای همه افراد، انتخاب جذابی باشد.
جرم هزینه ندارد! به نظر می رسد که انتخاب نهایی بوگارت، خود تخریبی توسط پلیس، این را خلاصه می کند. یک فیلم خوب که تحقیقات جالبی درباره علم مغز دهه 1950 ارائه می دهد.
دانلود فیلم The Desperate Hours 1955 (ساعات ناامیدی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«ساعتهای دیوانهوار» نمایشی پرتنش درباره مشکلاتی است که یک خانواده معمولی با حمله به خانهشان توسط جمعی از محکومانی که اخیراً از زندان فرار کردهاند، میگذرد. معضل آنها و ناراحتی که آنها احساس می کنند به سرعت توسط جمعیت در سراسر مکان درک می شود و این همان چیزی است که به فیلم چنین نیرو و قدرت می دهد. خانواده بهطور موجهی احساس رنجش، بیاعتنایی و بسیار بیدفاع میکنند، اما علاوه بر این تصور میکنند که باید خلاق باشند و با فرض اینکه انتظار بقا داشته باشند، باید خلاق باشند.
فیلمنامه زیبای جوزف هیز بر اساس او تنظیم شده است. رمان خود، که به این ترتیب توسط یک قسمت واقعی که در سال 1952 مورد توجه مطبوعات قرار گرفت، برانگیخت. اطلاعاتی که نشان میدهد این نوع شرایط زندانی واقعاً رخ داده است، به «ساعات دیوانهوار» اعتبار بیشتری میدهد و علیرغم اصول محدودیت شدیدی که در آن مقطع اعمال میشد. ، ظاهراً ساعات ناامیدی هنوز هم ضربه محکمی به خود می گیرد.
وقتی جمعی از سه نفر از محکومان در یک منطقه روستایی خوب با وسیله نقلیه خود دور می شوند، رئیس آنها گلن گریفین (همفری بوگارت) خانه ای را می بیند که در آن وجود دارد. دوچرخه کودک در خارج از ورودی جلوی آن قرار می گیرد و به این نتیجه می رسد که این بهترین نوع خانه برای مردان است که می توانند در آن بنشینند، به این دلیل که، با فرض اینکه سرنشینان بچه دارند، آنها واضح تر خواهند بود. به سمت کنترل گانگسترها وارد خانه ای می شوند که در آن النور هیلیارد (مارتا اسکات) خانه دار مشغول کار است و وسیله نقلیه خود را در گاراژ هیلیاردز پارک می کنند.
گلن که خواهر و برادر جوان ترش هال (دیوی مارتین) به او می پیوندد. و سام کوبیش (رابرت میدلتون) مجهز شده و به النور دستور می دهد تا محل نگهداری دیگر اسلحه اش را فاش کند. سپس هال مسئولیت اسلحه شوهر را بر عهده می گیرد و گلن به النور اجازه می دهد تا تصمیم تلفنی را به اپراتور معشوقش هلن میل ببندد تا او را برای انتقال پول نقد به خانه در مدتی پس از آن آماده کند. زمانی که دن هیلیارد (فردریک واک) و دختر کوچک بالغش سیندی (مری مورفی) از سر کار برمیگردند و رالفی ده ساله (ریچارد ایر) از مدرسه بازمیگردد، در شرایط وحشتناکی قدم میزنند و همه به سرعت تبدیل میشوند. گروگانها.
گلن و کلانتر جسی مینسترل (آرتور کندی) قبلاً به چالش کشیده بودند و در همین راستا، جسی مسئول این شکار میشود. گلن به دن اطلاع میدهد که وقتی معشوقهاش با پول نقد ظاهر شود، بسته میرود. چکهای پلیس تشخیص میدهند که هلن کجاست و جسی برای تعقیب او تنظیم میکند، با این هدف که بتواند آنها را به سمت محکومان برساند. وقتی هلن به دلیل ارتکاب یک تخلف ترافیکی مجرمانه متوقف میشود و وضعیت هیلیاردز از آنجا شروع میشود، بهطور پویا بدتر میشود، این نقشههای بازی بد به نتیجه میرسند.
همفری بوگارت و فردریک واک هر دو در نقش دو مرد نمایشهای خوبی ارائه میدهند. معکوس کامل هستند و فقط با نفرت به یکدیگر احترام می گذارند. بوگارت، به عنوان کلاهبردار وحشتناک، میزان فشاری را که در تلاش است از ملاحظات پلیس دوری کند، نشان می دهد و علاوه بر این، زندانیان و سایر گانگسترهای خود را که هر از گاهی غیرعادی و خطرناک می شوند، کنترل می کند. واک واقعاً میتواند بهعنوان رئیس زنجیرهی خردهفروشی معمولی قابل تصور باشد که از مشکلی که بهطور کامل برای محافظت از خانوادهاش مهم نیست، ترسیده است. ماهیت بازیگری بازیگران مکمل نیز فوقالعاده عالی است و به پیشرفت این سواری هیجانانگیز فوقالعاده و کلاستروفوبیک کمک زیادی میکند.
دانلود فیلم The Desperate Hours 1955 (ساعات ناامیدی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
دنیل هیلارد (فردریک واک) یک مرد خانواده طبقه کارگر با همسری به نام الی (مارتا اسکات) و دو جوان سیندی (مری مورفی) و رالف "رالفی" (ریچارد ایر) است. زمانی که سه قلو از مجرمان متشکل از خواهر و برادر گلن (همفری بوگارت) و هال گریفین (دیوی مارتین) و ساموئل کوبیش (رابرت میدلتون) و ساموئل کوبیش (رابرت میدلتون) خانواده را ربودند، خانواده در معرض خطر قرار میگیرند. پول نقدی که پلیس و افبیآی به دنبال آنها میگردند.
ساعتهای دیوانه اقتباسی از رمانی است که در سال 1954 به نام جوزف هیز نوشته شده بود که در سال 1955 به نسخهای در فاز تبدیل شد. آزادی های این باهوش توسط فاندامنتال پس از نبرد پیشنهادی با سازمان خلق بوگارت خریداری شد و سنترال به هیز اجازه داد تا فیلمنامه را با جی دراتلر بسازد. در حالی که شخصیت گلن در ابتدا یک همکار جوان در رمان و اجرای صحنه (با بازی پل نیومن نه کمتر) بود، پس از بحث و گفتگو با اسپنسر تریسی که بر سر اتهام از هم جدا شد، محتوا برای همفری بوگارت تنظیم شد تا نقش گلن و فردریک واک را ایفا کند. . پس از ترخیص، ساعات ناامیدی معمولاً نظرسنجیهای خاصی را جمع آوری کرد، اما متأسفانه یک ناامیدی در صنعت فیلم بود. The Frantic Hours در حالی که پس از شروع تحویل توسط عموم مردم نادیده گرفته شد، با طرحی که ایجاد کرده بود، بر انواع چیلرهای ستون فقرات مبتنی بر نفوذ پیش رونده در خانه تأثیر گذاشت.
در مرکز آن، The Frantic Hours اساساً یک قطعه محفظه ای است که یک موضوع را برجسته می کند. خانواده معمولی آمریکایی از آنجایی که خانه آنها دیگر موقعیت رفاه و امنیت نیست، و در فکر دوم به یک درگیری مغزی و استقامت تبدیل می شود، زیرا دن باید در وضعیت نامطمئن دنبال کردن سرفصل های اسیر خانواده اش حرکت کند و در عین حال پایه و اساس را برای او ایجاد کند. عزیمت، خروج. اساساً هر فیلمی، از جمله حمله به خانه، حضور خود را مدیون آمادهسازی پخش شده در «ساعتهای دیوانه» است، با بنیان شخصیت و آب و هوای آن که برای موقعیتهای آینده شهرکهایی را ایجاد میکند، در واقع در فیلم The Desperate Hoursهای مختلف بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. همفری بوگارت برای ایفای نقش شخصیتهای سختگیر، به عنوان مثال، موفقیتآمیزش به نام The Froze Backwoods مشهور بود، و بوگارت در اینجا همان است که قدرت و درشتی خود را به نمایشی فوقالعاده شگفتانگیز هدایت میکند که او را در تمام طول فیلم تضعیف میکند. رابرت میدلتون و دیوی مارتین نیز به عنوان دو اسیر دیگر بسیار عالی هستند، با کوبیش میدلتون به عنوان یک فرد بیرحم و بیرحم به تصویر کشیده میشود که علیرغم جثهی عظیماش، مانند یک وحشی مانع شکلگیری بازی میکند و دیویی مارتین نیز بهعنوان فردی درهمتنیدهتر بازی میکند. گردهمایی که در حالی که هنوز خطرناک است، تصاویری از نوع بشر را نیز به نمایش می گذارد. خانواده ای که فردریک واک، مارتا اسکات، مری مورفی و ریچارد ایر بازی می کنند، برای افراد استثنایی و غیرقابل انکار این خانواده با شخصیت ها و شخصیت های بدیع، مناطق قدرتمندی هستند و مکان های قدرتمندی برای تفاوت در خانه ناب خانوادگی آنها (که زمینه آخرین صحنه بود. زمان انتقال به بیور) که رویای روستایی را به یک کابوس کلاستروفوبیک تبدیل میکند.
ساعتهای دیوانهوار شامل بخشهایی از قدرت معمولاً از بوگارت و همچنین گروه آن است و در تنظیم هنجار برای خانه قانعکننده بود. حمله چیلر ستون فقرات مطمئناً فیلمهایی مانند Hold on Until Dim یا Straw Canines بدون بدلکاریها و ویژگیهایی که قبلاً در اینجا وجود داشت و برای اولین بار استفاده از آنها هرگز بهتر از این نمیتوانستند آنطور که هستند، نیستند.
دانلود فیلم The Desperate Hours 1955 (ساعات ناامیدی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این سه نفر را مدیریت می کند که از دست محکومان فرار می کنند، در حال فرار از قانون، به خانه یک زوج متاهل نقل مکان می کنند و کنترل زندگی آنها را به عهده می گیرند. به عنوان یک قانون شکن دیوانه، گلن گریفین که قرار است تحت بازجویی قرار گیرد، از دست پیروانش فرار می کند. به عنوان یک سه قلو (همفری بوگارت، دیوی مارتین، رابرت میدلتون) تلاش می کنند تا فرار کنند. آنها در محل خانوادهای شایسته دور میشوند، هیلیارد که توسط پدر راستتر (فردریک واک)، مادر (مارتا اسکات)، دختر دبیرستانی (مری مورفی) و یک مرد جوان (ریچارد ایر) قاب میشود. در حال حاضر به نظر می رسد که هیلیاردها مشکلات خاص خود را دارند. یک حکومت وحشیانه صفحه را پاک می کند. اولین تصویر با کنتراست بالا VistaVision. در سطح وحشت، هر ثانیه یک ساعت دیوانه وار است. گلن گریفین در جستجوی مکانی است که به آن خانه زنگ بزند... فقط برای چند ساعت. چه کسی زمینگیرتر است؟ یک مورد ذهنی که از ترس سود می برد؟ یا از طرف دیگر پدری که از ترس رانده شده است؟ فقط زمان مشخص خواهد کرد. آرزو مرگبارترین سلاح از همه است.
یک سواری هیجان انگیز مناسب با توجه به یک بازی کامل و نتیجه یک فیلم فشرده، احساسی، منحنی است که با بازیگران فوق العاده ساخته شده است. تسلط و قدرت به دستور ویلیام وایلر. جوزف هیز، نویسنده و نمایشنامهنویس رمان 1954 و نمایشنامه 1955، همچنین فیلمنامه Horas desesperadas (1955) را ساخت و علاوه بر آن در ساخت محتوای این نسخه مشارکت داشت. نمایش صحنه منبع یک موفقیت بزرگ صنعت فیلم در برادوی بود. و برای رابرت مونتگومری برنده جایزه تونی برای بهترین نمایشنامه و بهترین نقش آفرینی شد. اولین ساخته برادوی "ساعت های دیوانه" ساخته جوزف هیز در 10 فوریه 1955 در تئاتر اتل بریمور افتتاح شد، جایی که تا 13 آگوست 1955 برای 200 دوازده نمایشگاه برگزار شد. این نمایش اخیرا در شوبرت نیوهیون گشایش یافته بود. تئاتر در سال 1955، قبل از ارسال مجدد در برادوی در آگوست 1955. این نمایش مثال زدنی ساعت های دیوانه وار (1955) دارای یک بازخوانی پایین تر از آن بود که 35 سال پس از این واقعیت در سال 1990 با هماهنگی مایکل چینو با مایکل رورک، آنتونی هاپکینز، میمی ارائه شد. راجرز، کلی لینچ، شاونی اسمیت. ساعات ناامیدی سومین فرم انگلیسی زبان داستان بود که 23 سال پس از نوع فیلم تلویزیونی ارائه شد، با این حال آخرین گزینه اساساً به اندازه کافی به دست نیامد و یک ناامیدی تجاری در دنیای سینما بود. اما نسخه کلاسیک بوگارت منتقدان خوبی داشت.
فیلم به طرز قانع کننده ای توسط استاد ویلیام وایلر هماهنگ شد. دوستانش وایلر را بعد از جان پورتیج به عنوان یک کارگر ماهر خبره در فیلم The Desperate Hours و برنده سه جایزه بهترین مدیر ارشد بنیاد دوم می دانستند. وایلر متخصص فوقالعادهای بود که در طول عمرش سرشار از پیروزیهایی در انواع مختلف فیلم نوآر بود. وسترن: ¨وستنر¨، ¨اقناع دوستانه¨، ¨کشور بزرگ¨، با این حال تخصص او دراماتورژی هایی مانند: ¨Jezebel¨، ¨نامه¨، ¨Wuthering Heights، ¨بزرگترین دوره های طولانی زندگی ما، مینیور¨، ¨وارث¨، ¨روباههای کوچک¨، ¨مجموعهکننده¨ و هجو به عنوان دو فیلم آدری هپبورن: ¨چگونه یک میلیون بگیریم¨ و بدیهی است که ¨تعطیلات رومی¨ با آدری در بهترین فیلم برنده اسکار و احساس تقلید خداگونه این ¨ساعت های ناامید دارای امتیاز 7.5/10 است، بهتر از حد معمول، مطمئنا ارزش تماشا را دارد.
دانلود فیلم The Desperate Hours 1955 (ساعات ناامیدی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آخرین تفسیر همفری بوگارت از شغل یک کلاهبردار بهترین تفسیر او است به این ترتیب و به شیوه ای دایره ای را که تقریباً بیست سال زودتر در نقش دوک مانتی در «جنگل یخ زده» باز شد، بسته می شود. فرصتی غیر معمول برای یک سرگرم کننده که بینش انباشته شده و مهارت چشمگیر خود را به گونه ای متمایز نشان دهد و برای تماشاگران لذت بخش است. چند سوال برای همیشه در مورد او مطرح شده است که شاید برای این کار بیش از حد مسن است، اما من فکر نمی کنم. تنها چیزی که می بینم بازی خارق العاده و دردسر ساز متقاعد کننده ای است. او در چانه زنی زیرک و وحشی است. او تحریک می کند و متوجه می شود، دوست دارد شرایط و خانواده را کنترل کند. در حالی که تلاش میکند برای ادامهی گریز، پول نقد خود را جبران کند، فصل پنهانکاری او به نظر میرسد که یک بررسی زخمی از آنچه واقعاً برای یک خانواده معمولی مهم است است. نوعی خانواده که او به وضوح هرگز نداشته است و دیدگاهی دوگانه و خشمگین به آن دارد. او یک خواهر یا برادر جوان تر و یک احمق با او همکاری می کند، اما آنها علاوه بر روش دور شدن از قانون با هم ارتباط ندارند. در پایان، من تمایل داشتم که در طول مدت زمانی که در خانه به شیوه خاص خود سپری میکند، او به طور فعال، بخش کوچکی از فرصتهایی را که عموماً میخواست، به دست آورده است. با این منظر، آخرین عکس نزدیک سریع از صورت او تحریک کننده است. مدلی درخشان از تاثیرات چهره رسا بوگارت و نشانه های کوچکی از او که گزینه ای برای ایجاد ایده های فوق العاده در صحنه ها داشت.
مارس به طور مشابه در شیوه های او به عنوان مردی که خانواده اش را با ملایمت و در عین حال بی حرکت اداره می کند قابل توجه است. ، معکوس به گریفین بوگارت. او همچنین میتواند در صحنههای آخر به طور استثنایی در محافظت از خانهاش تهدیدآمیز باشد. در هر صورت، تمایل او به استفاده از شرارت و تندخویی به دلیل توجه او به عزیزانش کاملاً محدود شده است. این ستایش به قدرت او و همچنین نقص او در برخورد با اپیزود دیوانه وار تبدیل می شود. در طول فشارهای رو به رشد، شغل او چیزی شبیه به بازخوانی یک مرد خانوادگی از جکیل و هاید می شود، که او مجبور می شود قسمت هایی از وحشتناک ترین دشمن خود را برای شکست دادن آنچه اتفاق می افتد تنظیم کند. به سادگی مفاهمه مارس و بوگارت را در حال تغییر جلو و عقب تماشا کنید زیرا خطرات را مبادله می کنند. میتوان نشانههایی را تشخیص داد که در شرایط مختلف، لکهها میتوانند به طور مؤثر در برخورد ارادهها تغییر کنند.
اگرچه این بازی است که بیش از همه در ساعات ناامیدی من را به خود خیره می کند، اما به کار کارگردان نیز باید ارزش ویژه ای قائل شد. وایلر از خانه و دو طبقه آن با چیدمان، نقاط دوربین و نورپردازی با موفقیت برای صحنه سازی و انتقال مانور استراتژیک و خطر استفاده کرده است. این فشار با ایجاد شرایط بر شرایط افزایش مییابد و هرگز تسلیم نمیشود، در هر صورت، وقتی در جایی بیرون از خانه هستیم یا میبینیم پلیس در زمان مشابه چه میکند.
عمل خلاف بزرگ و زندانی نشان می دهد که در طول 52 سال هیچ یک از قدرت خود را از دست نداده است. یک خانواده هسته ای به عنوان نماینده جامعه معمولی که به وحشت بیرونی برخورد می کند، با توجه به همه چیز، هنوز موضوعی استثنایی پویا و معاصر است.
دانلود فیلم The Desperate Hours 1955 (ساعات ناامیدی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
The Frantic Hours یک تصویر اولیه از یک سواری هیجان انگیز «تهاجم به خانه» است و به وضوح در نمونه های بعدی کلاس (مثلاً اتاق دیوانگی) قدرت خود را نشان داده است. در حالی که این یک فیلم "معقول" است، چند ایراد بسیار جدی در ساعات ناامیدی وجود دارد که نادیده گرفتن آنها چالش برانگیز است...
پیشفرض ساعات ناامیدی توصیه میکند که این کار سختی بین چند نفر از محکومان و خانواده ای بی خبر دور شدند. در حالی که ساعات ناامیدی مقداری فشار و تهدید را به همراه دارد، متوجه شدم که این کار را به اندازه کافی قابل اعتماد انجام نداده است. وقتی متوجه شدم که دستگیرشدگان به اقوام خود به دلایل نوسانی اجازه خروج از خانه را می دهند، به سرعت تمرکزم را از دست داد. در کدام جهان اسیرها می توانند به زندانیان خود اجازه دهند تا در جاده ها پرسه بزنند؟ خوب، پدر مشغول انجام وظایف برای گریفین بود، بنابراین من میتوانم به او اجازه بدهم که در بیرون پرسه بزند (تقریباً)، اما به نظر میرسید که دختر با دخترش ناپدید شد و با دور زدن هیچ مزیت واقعی برای دستگیرکنندگان نداشت. اینها ایرادات بسیار شدیدی هستند و مزاحم زمزمه هایی مانند "او به پلیس نمی رود، او آنقدرها هم احمق نیست" در تلاش برای ایجاد فشار و خطر خوب است، اما نه قافیه و نه دلیل دارد. مطمئنا او به طور کلی یک نفر از خانواده آنجا را به عنوان انگیزه برای خانواده برای مراجعه به پلیس، اما در عوض چرا با چالش مواجه است؟
فیلمهای نفوذ به خانه به طور کلی پلانهای نسبتاً ناچیزی دارند که معمولاً به زمان طولانی نیاز ندارند و این در اینجا نشان داده میشود. در حول و حوش چاپ کوتاه، ساعات ناامیدی به طور غیرمنطقی طولانی است و فشار شروع به نشان دادن به پایان می کند - گاهی اوقات یکنواخت و خسته کننده می شود. حدود یک ساعت و نیم طول می کشد تا پلیس بتواند توپ را پیدا کند و به نظر می رسد که هیچ تلاشی برای ردیابی آنها در زمان دیگری در طول ماجرا انجام نمی دهد - به نظر می رسد دو رشته فیلم خوب کار نمی کنند و در چند لحظه آخر واقعاً ملاقات کردم (فینال هم بیمعناست و هم انرژیبخش است که پاسخی ترکیبی از این بیننده را به همراه دارد). تنگ؛ احساس کلاستروفوبیک تر به فیلم به طور مثبت آن را تا حدودی شدیدتر می کرد. Intruder اینجا بهترین ها را می گیرد، با این حال تعداد زیادی از همبازی هایش و نسبتا ضعیف هستند و تقریباً هیچ ارتباطی با تصویر ندارند. همکارهای او در پروزایسم های استاندارد قرار می گیرند. یک سلطهگر بزرگ، بیرحم که ابتکار عمل را به چالش میکشد و یک محکوم با اراده ضعیف که هرگز مطمئن نیست که باید طرف چه کسی باشد. ارزش دیدن داشتن. با این وجود، مسائل پیشتنظیم و اجزای داستانی غیرقابل قبول واقعاً آن را تا حدی پایین میآورند و آن را به یک فیلم خوب میکشند، اما نه آن فیلم باشکوهی که بسیاری آن را پیشنهاد میکنند.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.