در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Phone Call from a Stranger 1952... لطفا منتظر بمانید ...
وکیلی که همسر بی وفا خود را ترک کرده است، با تاخیر پروازش، با سه همسفر خود دوست می شود. پس از سقوط هواپیما و زنده ماندنش، احساس می کند که مجبور است با خانواده ی دوستان فوت شده اش تماس بگیرد.
تماس تلفنی یک غریبه وکیلی که همسر خیانتکارش را ترک کرده است، در حالی که منتظر پرواز با تاخیر است، با سه همسفرش دوست می شود. پس از سقوط هواپیما و او در میان معدود افرادی است که زنده مانده است، احساس می کند مجبور است با خانواده دوستان مرده خود تماس بگیرد...
دانلود فیلم Phone Call from a Stranger 1952 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
گری مریل، نیمه بهتر خود و دو دختر جوان، وکیل دیوید تراسک را ترک می کند، با هواپیما به لس آنجلس می رود تا از خانواده خود بلند شود، اما در پرواز با سه مسافری روبرو می شود که به سفر خود باز می گردند. آشنایی با نماینده فروش ادی هوک، کینان وین، دیوید قطعه ای است که با روحیه بیش از حد صمیمانه او و در مقابل شوخی های شما گرفته شده است. دیوید و همچنین دو مسافر متفاوتی که او باید در مورد خوانندۀ کلوپ شبانه پرواز، بینکی کار، شلی وینترز، و دکتر رابرت فورتنس، مایکل رنی، آگاه شود، همگی نوعی گروه مراقبت از یکدیگر را تشکیل می دهند که در پایان این کار را انجام خواهد داد. زندگی دیوید را تغییر دهید.
پس از جین، هلن وستات، جین دیگرش، پذیرفت که دیوید یک رابطه عاشقانه غیرمجاز با مرد دیگری دارد که دیگر نمیتوانست با او زندگی کند و تصمیم گرفت او را ترک کند و دیگری را آغاز کند. زندگی در ساحل غربی با برخاستن هواپیما از واگا یوتا پس از یک تعویق طولانی، در صحرا سقوط کرد و تنها سه نفر از 21 مسافری که یکی از آنها دیوید تراسک بود سقوط کرد.
احساس سرزنش با توجه به این واقعیت است که در ارزیابی دیوید، او در حالی زندگی میکرد که دیگران، که به میزان قابلتوجهی برای آنها زندگی میکردند، دیوید با کمال میل داوطلب شد تا با گروههای سه نفری که در هواپیما با آنها ملاقات کرده بودند تماس بگیرد و به آنها در بدبختی کمک کند. همانطور که سرنوشت می خواست، دیوید بود که بیشتر از گروه های قربانیان تصادف، با احساسات واقعی او از شفقت نسبت به آنها کمک می کرد. دیوید با ارواح شیطانی آشنا می شود که دکتر فورتنس را برای تقریباً پنج سال عذاب می دادند. روشی که او و کلر دیگرش، بتریس استریت، واقعیت را از کودک دبیرستانی خود جری، تد دونالدسون، حفظ کرده بودند، که او را به سمت نابودی زندگی اش سوق داد. دیوید بهعلاوه با تجربهای آشنا شد که نشان میدهد بانوی جوان، بینکی کار، با مادرش، سالی کار، ایولین واردن، ازدواج میکند، و چگونه او در مأموریتی بود تا ازدواج بینکی با خواننده مهم دیگرش، مایک کار، کریگ استیونز را از بین ببرد. br/>
علیرغم مسائل بسیار جدی و ویرانگر اعصابی که دکتر فورتنس و بینکی کار هر دو درگیر آن بودند، آماده بودند که برگردند و با آنها روبرو شوند و آنها را فتح کنند، مشابه دیوید که از دیوید خارج میشود. دیوید به روش خاص خود توانست دو خانم فورتنس و فرزندش جری را که در حال بلند شدن از خانه بود با هم جمع کند وقتی با جری در مورد پدرش صحبت کرد. کاری که مادرش دلش را نداشت. اینکه چگونه پدرش در حال حاضر قادر بود واقعیت سخت سرد را برای آسیبی که وارد کرده بود تشخیص دهد، اما درگذشت غم انگیز او بود که مانع از وقوع آن شد. جری با درک واقعیتی که برای مدت طولانی از او دور مانده بود، در حال حاضر نیز میدانست که مادرش واقعاً از رفاه او مراقبت میکند، او را نادیده نمیگیرد، و ناله این شانس را برای ماندن به خانه بازگرداند.
این بود. دقیقاً همان چیزی که دیوید برای دیدن مادر بینکی از طریق ازدواج، سالی و فرزندش، همسر بینکی، مایک، که در آن زمان متوجه کشته شدن بینکی در یک سانحه هوایی نشد، اتفاق افتاد. مبهم برای خانم کار بینکی به طور استثنایی در به دست آوردن شغل نادری برای سالی در یک نمایشنامه مهم در برادوی که باعث شروع تقریباً عدم حضور او در حرفه تجارت سرگرمی شد، مؤثر بود. این بار سالی احساس کرد که بینکی تنها به دنبال پول نقد او و پسرش است. روشی که او چنین نبود و فقط معتقد بود سالی باید او را مانند دختر خودش دوست داشته باشد، هم او و هم مایک را که بعداً متوجه شدند چه بلایی بر سر بینکی آمده است و همچنین چه چیزی را برای ارائه اسناد قانونی به او شلیک کرد، شکست داد.
واقعاً صحبت دیوید با ماری، بیوه ادی هوک، بت دیویس بود که به او نور را نشان داد و به او نشان داد که با ترک آن دو، جین دیگر و دو دختر جوانش، چه صدمهای فوقالعاده دارد. ماری یک خانم لذت بخش بود که به همین ترتیب پشت سر ادی با مارتی، وارن استیونز غوغا می کرد. زمانی که مارتی پس از تجربه یک اتفاق ناگوار در پریدن، او را ترک کرد، که باعث ناتوانی ماری از ناحیه کمر شد، ادی حتی یک بار هم به این فکر نکرد که ماری چه کرد، اما با غلبه بر آسیب روحی و روانی که به ماری کمک میکرد، بازگشت. آخرین رویارویی با ماری به دیوید نشان داد که او علیه سلامتی خودش و همچنین خانوادهاش رفتار میکند. تحت تأثیر ادی هوک پرحرف و نسبتاً مضحک در آن هواپیمای محوری بود که زندگی او را به کلی تغییر داد و اوضاع را بهبود بخشید. دیوید تلفن میشود و دیوانهوار با جین بسیار نگران تماس میگیرد و به او تاکید میکند که عملاً در حالی که اشک میریزد به او بگوید که برای ماندن برمیگردد. شما می توانید چهره ماری را ببینید، در حالی که فیلم به پایان می رسد و متوجه می شود که همسر مرحوم و فوق العاده اش ادی او را از وجود آسیب و ناامیدی نجات نداده است، اما دیوید نیز. گفتگوی واقعی و آرام ادی همراه با همه چیزهایی که به دیوید در مورد او گفت، دیوید و خانواده اش را از سرنوشت بسیار غم انگیزی که زمانی ماری با آن روبرو بود نجات داد، و این باعث شد دیوید ببیند که هیچ چیز مطلقی در زندگی وجود ندارد، زیرا روال روزمره مانند تجربیات او است. و افرادی که او هم با آنها ملاقات کرد و هم در هواپیما فهمید همه چیز به جز عالی هستند.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.