دانلود فیلم Mirage 1965 (سراب) دوبله فارسی بدون سانسور

مردی اهل نیویورک از فراموشی رنج می برد.او متوجه می شود که در یک موقعیت مرگ و زندگی گرفتار شده است و...

بعد از اینکه برق ساختمان اداری شهر نیویورک که او در آن قرار دارد ، بیست و هفت پرواز از پله ها پایین می رود ، دیوید استیل ول بیرون از سطح زمین بیرون می آید و می یابد که مردی که او را نمی شناخت یا پرید یا از پنجره ای به بیرون رانده شد تا مرگ او. این شخص چارلز کالوین ، رئیس Unidyne ، یک سازمان بشردوستانه بود که در جهت صلح جهانی تلاش می کند. دیوید متوجه اتفاقات غیرمعمول دیگر می شود. آنچه را که او عادت عادی خود می داند و دیگران می داند که باید تشخیص دهد ، انجام ندهید. به نظر می رسد افرادی که او نمی داند او را می شناسند ، مانند زن جوان زیبا که با او از پله ها پایین می رفت اما وقتی به پایین رسیدند فرار کرد. و مواردی که فکر می کرد می بیند یا فکر می کند می داند سرانجام چنین نیست ، مانند چندین سطح زیرزمین که فکر می کرد

یک حسابدار ناگهان دچار فراموشی می شود. به نظر می رسد این مربوط به خودکشی رئیس او باشد. اکنون برخی از اراذل و اوباش خشن برای بدست آوردن وی بیرون هستند...

دانلود فیلم Mirage 1965 (سراب) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.

این یکی از فیلم های مورد علاقه من است، یک فیلم کلاسیک واقعی. اولین بار که اکران شد آن را در سینما دیدم و از آن زمان بارها آن را دیده ام. من آن را به‌عنوان بهترین فیلم از بین بسیاری از «فیلم‌های فراموشی» ارزیابی می‌کنم، و معتقدم اکثر آنها را دیده‌ام (و چندین مورد را نقد کرده‌ام). اخیراً در دی وی دی در مجموعه باکس گرگوری پک منتشر شده است و ارزش دارد که مجموعه را فقط برای دریافت MIRAGE تهیه کنید. به نظر من شامل یکی از بهترین اجراهای پک است. (شاید بهترین فیلم او در ON THE BEACH، 1959 باشد، به نقد من نگاه کنید.) این یکی از بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی تریلرهای روانشناختی است که تا به حال توسط کسی که هیچکاک نامیده نمی شد ساخته شده است، و جای تعجب نیست که اد دمیتریک درخشان کارگردان بود و در اینجا او واقعاً از خودش پیشی گرفت. او با برخی از صحنه های اکسپرسیونیستی در اوایل، زمانی که چراغ های یک آسمان خراش نیویورک قطع شده و گریگوری پک در حال پایین آمدن از 27 پله است، سرگرمی فوق العاده ای دارد. (من می دانم که چگونه است، همانطور که قبلاً 26 پرواز را به سمت اولین ناشر آمریکایی ام در ساختمان تخت آهنی بالا می رفتم و پایین می آمدم.) تنها جنبه های فیلم که به نظر من ناامید کننده است، کارگردانی هنری و دکور است. والتر ماتاو در نقش یک کارآگاه ناامید که تلاش می‌کند تا معضل گرگوری پک را حل کند، یکی از بهترین اجراهای طعنه‌آمیز خود را اجرا می‌کند. و دایان بیکر در اینجا در اوج مطلق خود است، در بخشی که می توانست برای او نوشته شود، او در آن بسیار عالی است. او مانند الماس می درخشد. سراب فقط از هر نظر "کلیک" می کند. داستانی قوی دارد، فضایی پر از رمز و راز، دسیسه و تعلیق، و معضل دلخراش تماشای گریگوری پک که سعی می‌کند به خاطر بیاورد که او کیست و چرا مردم تلاش می‌کنند او را بکشند. پیچ و تاب جالب این است که دایان بیکر کاملاً می داند که او کیست، اما حاضر نیست به او بگوید زیرا می گوید این تنها راهی است که او می تواند زنده بماند، تا زمانی که شخصیت شوم و قدرتمند معروف به "سرگرد" فکر می کند که می تواند زنده بماند. چیزی یادت نره، پک در امان است. ما «سرگرد» را تا آخرین قسمت فیلم نمی بینیم. لیف اریکسون نقش او را بازی می‌کند و کاملاً تهدیدکننده است. کوین مک کارتی در نقش «جوزفسون» حمایت قاطعانه ای را ارائه می کند. در آن زمان به نظر می رسید مک کارتی تقریباً در هر فیلمی که در آن روزها به زبان انگلیسی ساخته می شد حضور داشت. او فقط «همه جا» بود، و همیشه کار خوبی انجام می داد، به همین دلیل است که او «همه جا» بود. شخصیت مرموز معروف به چارلز کالوین، که مرگش بر اثر سقوط از طبقه 27 فیلم را آغاز می کند (اما او دوباره در فلاش بک ها ظاهر می شود)، توسط مارتین آبل بازی می شود که برای این نقش عالی بود. من این فرصت را داشتم که یک سال پس از اکران سراب با او ملاقات کوتاهی داشته باشم و با او گپ بزنم و کنجکاو شدم ببینم او چگونه است، زیرا من بسیار مشتاق سراب بودم. خوب، می توانم به شما بگویم. او دقیقاً مثل او روی صفحه نمایش بود، یک دوست دوست داشتنی و خندان در سن خاصی. ما فرصتی برای بحث درباره معنای زندگی نداشتیم، زیرا این یک برخورد کوتاه بود. او تنها عضوی از این گروه است که من تا به حال ملاقات کردم، که مایه شرمساری است، زیرا من به دیان بیکر علاقه زیادی داشتم و می‌توانستم با پای پیاده او را در سراسر صحرا دنبال کنم. بدترین فیلمی که دایان بیکر تا به حال در آن حضور داشته است (اگرچه خودش طبق معمول جذاب بود) احتمالاً کراکاتوآ در شرق جاوا بود، البته فقط به این دلیل که کراکاتوا در غرب جاوا است. (درسته!!) تو سینما دیدم. آیا کسی سینما را به یاد دارد؟ بهترین چیز در مورد دایان بیکر این است که او هنوز در اطراف است و کارهای بزرگی انجام می دهد. آفرین! بسیاری از بازیگران زن زیبا در جوانی می میرند (مثلاً ناتالی وود در سن 43 سالگی)، آیا وقتی این کار را نکنیم، آرامشی نیست؟ جورج کندی در سراب در نقش یک «سنگین» واقعاً تهدیدآمیز به نام ویلارد فوق العاده است. (این اسامی را از کجا می آورند؟) ویلارد به همان زودی که به شما نگاه می کند شما را می کشد. و این مرا به این سوال می‌رساند: چرا نوع بشر این همه انسان از این دست تولید می‌کند؟ آیا آنها کاملاً مخالف مکانیسم بقا نیستند؟ کافی است یک تکامل گرا را به خلقت گرا تبدیل کنیم، فقط به تمام ویلاردهای جهان فکر می کند، اما مطمئناً جهان باید توسط The Great Archon یا Sakla ساخته می شد، اما من نمی خواهم در مورد گنوسیزم در زمان دایان صحبت کنم. بیکر در اطراف است، مبادا او و ما از این فکر سرخ شویم که کسی کمتر از کاملی می‌توانست او را «خلق» کند، که غیرممکن بود (بنابراین این بحث الهیات را حل می‌کند!). فقط باید آنقدر به دایان بیکر و جذابیت های او فکر نکنم تا بتوانم کمی بیشتر در مورد گرگوری پک بگویم. همه ما می دانیم که او "آقای" بود. یکپارچگی صفحه نمایش، تماماً چهارگوش، جدی و بردبار و با آن نگاهی که در چشمانش قابل اعتماد است. (بله، من از آن مرد یک ماشین دست دوم می‌خرم.) اما چیزی که کمتر متوجه می‌شود این است که به این دلیل بود که او از آن جورهایی بود که همه احساس می‌کردند می‌توانستند به او اعتماد کنند که می‌تواند در مورد قربانی فراموشی بودن قانع‌کننده باشد. فراموشی یکی از جذاب ترین موضوعات است، زیرا به نظر می رسد که ما تنها زمانی می دانیم که چه کسی هستیم. (این معضلی است که همه آنهایی که اقوام آلزایمر دارند با آن روبرو هستند.) فراموشی یک دستور العمل شکست ناپذیر برای یک فیلم هیجان انگیز موفق است، به خصوص زمانی که فرد مبتلا به فراموشی در حال فرار است اما نمی تواند به خاطر بیاورد که چه کسی قصد کشتن او را دارد. یا چرا فقط به این فکر کنید: بیشتر شب ها وقتی می خوابید دیگر خودتان نیستید و به یک رویاپرداز ناشناس تبدیل می شوید. به عبارت دیگر: هویت داشتن به چه معناست؟ و بیشتر به این نکته، از دست دادن آن به چه معناست؟ سراب فیلمی است که واقعاً همه این نگرانی های عمیق را برمی انگیزد.

دانلود فیلم Mirage 1965 (سراب) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.

***Spoilers*** "Mirage" بسیار شبیه فیلم قبلی گریگوری پک است که 20 سال قبل از آن در سال 1945 ساخته شد به نام "Spellbound" که در آن او تمام فیلم را طی می کند و سعی می کند علت فراموشی حاد خود را دریابد و سرانجام کی آیا او آرزو می کند که او این کار را نمی کرد؟ در این ذهنیت، پک در نقش حسابدار هزینه، دیوید استیلول، پس از خاموش شدن مرموز نور، خود را در طبقه تاریک 65 Unidyne Bilding در مرکز شهر منهتن می یابد. چیزی که همراه با نور خاموش شد، خاطره استیل ول از اتفاقاتی بود که در دو سال گذشته برای او رخ داده است!

استیلول گیج و سردرگم به زودی با تعدادی از مردم برخورد می کند که به دلایلی یا دلایلی سعی می کنند هر دو را ربودند. و همچنین او را بکش! بدون دانستن اینکه دقیقاً همه اینها، تلاش برای ربودن و قتل او، همه چیز درباره چیست استیل ول سعی می کند تا به نوعی حافظه خود را بازیابی کند و به انتها بفهمد که دقیقاً چه اتفاقی می افتد! با کمک کارآگاه خصوصی تد کاسل، والتر ماتائو، استیل ول کشف می‌کند که او در واقع یک حسابدار هزینه نیست، بلکه یک دانشمند هسته‌ای است که با آزمایشگاه‌های گارنیسون مستقر در کالیفرنیا در ارتباط است و بنیان‌گذار آن چارلز استوارت کالوین، فعال صلح‌ساز مشهور در آن زمان است. ، والتر آبل. درست در همان لحظه ای بود که استیل ول حافظه خود را از دست داد، کالیو پرید و افتاد یا از پنجره طبقه 27 دفترش در ساختمان Unidyne بیرون رانده شد! با این اطلاعات حیاتی، مرگ غم انگیز کالوین، استیل ول شروع به کنار هم قرار دادن تمام قطعات گذشته خود می کند که به نوعی او را به آنچه در پشت از دست دادن ناگهانی حافظه او نهفته است متصل می کند! و چرا او توسط افراد مرموز فیلم برای ترور یا آدم ربایی یا هر دو مورد هدف قرار می گیرد!

مدتی طول می‌کشد تا بفهمیم دقیقاً در فیلم Mirage چه اتفاقی می‌افتد و دیوید استیلول کاملاً گیج در حال فرار از آن‌هاست تا او را بدون اینکه خودش کاملاً بداند چرا می‌خواهد به دست آورد! نیل فیتزجرالد، مردی که در لابی ساختمان Unidyne، آقای جو لاک پشت، کار می کرد، تنها فردی در کل نیویورک بود که استیل ول را قبل از از دست دادن حافظه اش می شناخت و احتمالاً می توانست به او کمک کند. اما لاک پشت قبل از اینکه بتواند استیلول را بفهمد که کیست و در ساختمان Unidyne در زمان مرگ کالوین چه می‌کرد، در وان حمام مورد ضرب و شتم قرار گرفت. زن اسرارآمیز شلیا، دایان بیکر نیز وجود دارد، که بخشی از گروهی است که قرار است استیل ول را در آن بازی کند، اما به زودی عاشق او می شود و سعی می کند استیل ول را حتی به قیمت جانش از شر آسیب ها نجات دهد!

***SPOILERS*** خاطره استیلول به آرامی اما غم انگیز به خاطر شوک کاری که در آزمایشگاه های پادگان و صلح جهانی عاشق چارلز کالوین و همچنین این سرگرد مرموز داشت به ذهنش باز می گردد؟ بیچاره را تا کفش و جوراب شوکه کرد! این کشف Stillwell در توانایی خنثی کردن انرژی هسته‌ای، از جمله بمب‌های اتمی و هیدروژنی، با جلوگیری از انتشار تشعشعات مرگبار یا سقوط بود که سرگرد دیوانه جنگ‌افروز و سرگردان به دنبال آن بود! مشکل این است که پس از کشف نقشه‌های شوم سرگرد برای شروع جنگ‌های هسته‌ای، احتمالاً علیه اتحاد جماهیر شوروی و چین سرخ، بدون ترس از سقوط هسته‌ای، برای دیوید استیل‌ول بسیار سخت بود. در استیلول بود که طرح معادله مخفی خود را در جلوگیری از سقوط پس از انفجار تسلیحات هسته ای که به نوعی او را زنده نگه داشت، می سوزاند. این اقدامی بود که کالیون با چشمان تقریبا دیوانه و وحشی در تلاش برای گرفتن کاغذ قبل از سوزاندن آن استیلول بود که باعث شد او به بیرون پرواز کند، در تلاش برای گرفتن آن قبل از سوختن تا حدی از پنجره دفترش و در نهایت به قتل رساند. خودش! و این حادثه تاسف باری بود که استیل ول بی گناه مسئول آن بود، زیرا متوجه نبود کالوین به اندازه کافی دیوانه بود که این کار را انجام داد، که باعث از دست دادن ناگهانی حافظه او شد!

***اسپایل کننده اصلی*** با همه اینها که اکنون پشت سرش بوده و حافظه اش به طور کامل احیا شده است، استیل ول با سرگرد روبرو شد که به دلایلی جرات انجام دادن استیلول را به تنهایی نداشت. و در عوض این کار را به دستیارش سیلوستر "لای" جوزفسون، کوین مک کارتی داد. اسلای وفادار به طبیعت بزدل و بزدل خود، مانند سرگرد جرات انجام دادن استیلول را که دوست خوب اوست، نداشت. اما اسلای سرانجام با فهمیدن اینکه او کاملاً از راک خود دور شده است، به خود آمد. زنگ زدن پلیس به سرگردی که اکنون بی‌توان و زمانی قدرتمند بود و او را به خاطر تمام جنایت‌هایی که دستور داده بود، پشت میله‌های زندان می‌کشاند و با عدالت روبرو می‌شود، البته او جرات انجام آن‌ها را خودش در فیلم Mirage نداشت!

دانلود فیلم Mirage 1965 (سراب) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.

سراب همه مولفه های خلقت خود را با بی عیب و نقص هنری ترکیب می کند: حضور سفارشی گرگوری پک، محتوای هوشمندانه و هوشمندانه پیتر استون، مسیر مطمئن ادوارد دمیتریک و احساس داستان، و همچنین یکی از بهترین موسیقی های احساسی اولیه کوئینسی جونز. نتیجه یک تعلیق فراموشی غوطه ور است که از ابتدا تا انتها درگیر می شود.

پک، همانطور که در فیلم Mirage "Spellbound" هیچکاک 20 سال زودتر انجام داد، با به تصویر کشیدن دیوید استیل ول، یک حسابدار هزینه، یک نوع کار پذیرا را ایفا می کند. در شهر نیویورک که خیلی زود متوجه می شود که دچار فراموشی است. در همان زمان، در ساختمان Unidyne که دیوید در آن کار می کند، یک قطع برق اتفاق افتاده است و به نظر می رسد یکی از رهبران زنجیره غذایی، رهبر مشهور به نام چارلز کالوین، از طبقه 27 به سمت مرگ خود پریده است.

br/> آیا مرگ کالوین به نوعی با فراموشی دیوید مرتبط است؟ در تعداد زیادی از صحنه ها، پک ما را به مخمصه دیوید می برد. در ابتدای کار، دیوید Unidyne را ترک می کند و طبق یک روز استاندارد در محل کار (به استثنای قطع برق) کار می کند. سپس، افرادی مانند باربر معمولی او و باربر به طرز مرموزی به این فکر می‌کنند که او کجا بوده است و می‌گویند: «خیلی وقت است که ندیده‌ام». سپس، زندگی معمولی دیوید به طور غیرمنتظره ای توسط تهدیدهای حمل سلاح گرم تضعیف می شود.

پک در حین عبور از سرعت یک رویای بد ساکن، نسبت های کاملی از شفقت، بی نظمی و نارضایتی خشمگین را در خود جای داده است. جایی که او کنترلی بر دنیای واقعی ندارد و نمی‌تواند به هیچ‌کس اعتماد کند.

استون علاقه‌ی قابل‌توجهی به محتوا در طولانی‌مدت جلب می‌کند و اطلاعات مهمی را ایجاد می‌کند که احتمالاً مهم‌ترین عامل است. بعداً ... یا دوباره ممکن است سرنخ های گمراه کننده باشد. "سرگرد" کیست؟ چرا دیوید هرگز از او خبر نداشت؟ آیا این سبزه شگفت انگیز به نام شیلا (با بازی متخصص دایان پاستری) که همچنان دیوید را در این رویای بد دنبال می کند، یک همراه یا یک دشمن دیگر است؟ علاوه بر این، به نظر می رسد مرگ چارلز کالوین به چه دلیل نقطه همگرایی این موضوع باشد؟ دیوید حتی او را نمی‌شناخت.

ظاهر شخصیت‌های سرگرم کننده آشنا، به عنوان مثال، کوین مک کارتی، جورج کندی و جک وستون، «سراب» را بیش از پیش احمقانه‌تر می‌کند، با این حال والتر ماتائو ممکن است ویژگی فیلم را داشته باشد. مهم‌ترین و واضح‌ترین کار مکمل به‌عنوان بازپرس شوخی و دوست‌داشتنی برای استخدام تد کاسل.

من قبول دارم که این آخرین کار «کوچک» ماتاو قبل از کسب شهرت (و اسکار) با «فورچون» بیلی وایلدر بود. کوکی» در سال 1966. ماتاو به عنوان کسل، لذت مجازی برای تماشا است، و باعث می شود خارهای از پیش تنظیم شده استون با زندگی ظاهر شوند، و حضور کارگردانی موفقی را به شخصیت گیج و عذاب کشیده پک ارائه می دهد. صحنه های ماتاو و پک بخشی از بهترین لحظات فیلم را در بر می گیرد.

************************ اسپویل های زیر* *************************

10 دقیقه آخر فیلم در نهایت با اکران استون و دیمیتریک به یک وضوح قدرتمند تبدیل شد. فلاش بک های زیادی برای حل و فصل هرگونه سؤال بی پاسخ با ناظر. در هر صورت، سرعتی که دیوید با آن متوجه می‌شود چه اتفاقی افتاده است و چه کسی چه کاری را انجام داده است بسیار گیج‌کننده است، و در آن نقطه نیاز به یک نگاه فوق‌العاده تیزبین برای جزئیات دارد.

من افزایش غیرمنتظره قطعه را به عنوان مشاهده کردم. نسبتا گیج کننده، در عین حال آزمایشی. با در نظر گرفتن همه چیز، ما در طول یک ساعت و نیم ابتدایی فیلم را تماشا می‌کردیم و تمرکز می‌کردیم، بنابراین باید این گزینه را داشته باشیم که هر یک از قطعات گذشته را با زمان حال مرتب کنیم، اینطور نیست؟ ... بسیار دور از ذهن است که امروز فیلمی ساخته شود که به این ظرفیت زیادی برای تمرکز نیاز دارد.

یکی ادامه دهید: فیلمبرداری با کنتراست بالا در شهر نیویورک با درام پردازی ها (و تعقیب ها) در فیلم Mirage هماهنگ است و وضعیت ذهنی داستان را به طرز بی عیب و نقصی بهبود می بخشد. بنابراین، اساساً «سراب» در هر سطح غالب است تا یکی از بهترین فیلم‌های هیجان‌انگیز دهه 1960 (یا هر دوره‌ای) و یکی از نادیده گرفته‌شده‌ترین فیلم‌ها را برای ما فراهم کند. آن را از دست ندهید!