در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Before I Hang 1940... لطفا منتظر بمانید ...
پزشکی که به جرمی در معرض اعدام است، اکنون مجاز به آزمایش روی سرم با استفاده از خون مجرمان است ، اما آن را مخفیانه روی خودش آزمایش می کند و...
دانلود فیلم Before I Hang 1940 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
هفت عنوان از 11 عنوان کلمبیا که در سال 1958 به خاطر کودک شوکه به یادگار مانده بود، همگی بوریس کارلوف را به نمایش گذاشتند، و در سال 1940 «پیش از آویزان کردن» سومین بخش از پنج بخش «دکتر دیوانه» او بود که در استودیوی تقریباً Destitution Column از هری کوهن مصمم (تیراندازی) پایان یافت. عنوان "جادوگر مرگ"). پس از سفرهای محترمانه در «مردی که نمیتوانستند آویزان کنند» و «مردی با نه جان»، این سفر با یک ادعای فوری در دادگاه بدون مقدمه تلاشهای قبلی آغاز میشود، دکتر جان گارث پیر و مو سفید کارلوف که به جرم محکوم شد. قتل، از نظر قانونی، اما فقط برای پایان دادن به تحمل یک بیمار ترمینال که گرد و غبار «بیابان دوران پیری» را گاز میگیرد. گارث آزمایش های طولانی را به یافتن سرمی اختصاص داده است که می تواند با موفقیت این تعامل را تغییر دهد و شاید به این روش وضعیت ابدی، ترکیبی از مواد مصنوعی خاص با خون فرد را به دست آورد. این متخصص بدبخت که در مدت نیم ماه محکوم به اعدام شده است، از درخواست دکتر رالف هاوارد (ادوارد ون اسلون) که توسط سرپرست تامپسون (بن تاگارت) اجازه داده شد تا در مدت کوتاهی که با هاوارد باقی می ماند، واقعاً معاینه خود را ادامه دهد، شوکه می شود. کمک. یک پیشرفت بالقوه بوجود می آید، دکتر هوارد رضایت می دهد که از خون یک جلاد برای سرم خود استفاده کند، یک قاتل سه بار که بدنش با حلق آویز کردن تحت تاثیر قرار نمی گیرد (خوشبختانه روی صندلی داغ پخته نشده است). در آخرین روز مهم خود، گارث باید خوکچه هندی باشد که باید سرم خود را به او تزریق کنند تا با نتایج قبل از گذشت زمان آشنا شود، پس از آن یک مهلت از طرف نماینده اصلی حکم او را به حبس ابد می کشاند، به اندازه ای که او در یک زندان بیفتد. حالت بی احساسی که چند ساعت دوام میآورد، پاسخهای شریرانه او به دلیل شوک نیاز به مهار دارد. او به مواد دوستانه دکتر هاوارد توجه می کند، و اذعان مداوم به این که بدنش نشان می دهد که حدود 20 سال جوان تر است، موهایش فقط رگه هایی تیره به جای کاملا سفید مانند گذشته است. معمولاً انتظار می رود که سرم گارث در حال حاضر یک پیروزی باشد و دکتر هاوارد داوطلب می شود تا در ردیف بعدی برای ایمن سازی قرار گیرد، با این حال رفتار عجیب و غریبی را که توسط این گارث جدید و جوان تر نشان داده شده، مشاهده می کند، مشکلی در صفر کردن و عذاب در سمت چپ. نیمی از گردنش گارث نمی تواند از تمایل ناامیدانه تحت تاثیر مرگبار "خون بد" قاتل مرده اجتناب کند، و از پارچه ای برای خفه کردن دکتر هاوارد قبل از شفاعت سرایدار اتو کرون (بلانت ریچاردز) استفاده می کند که در نهایت مقصر مرگ و رفتن هاوارد است. بعد از گارث احتمالاً درمانده. ناتوان برای بررسی شرایط حمله، سرعت بهبودی او در کنار شوک دیگری، از زندان آزاد شد تا به دختر کوچک متعهد مارتا (اولین کیز) و شریک قبلی آزمایشگاه پل ایمز (بروس بنت) بازگردد، با این حال او آشکارا مردی تغییر یافته است. او به اشتراک گذاشتن محبت خود به مارتا و کاملاً به استفاده از سرم خود بر روی سه همراه عزیزش که هر یک به دلایل جدی واکسینه شدن را رد می کنند، متمرکز شده است. تلاش های گارث که با انگیزه های دور از دسترسش دیوانه شده است، برای القای هموطن پیانو نوازش (پدرو د کوردوبا) خفه دیگری را به همراه دارد، و هنوز خوب نیست که پلیس وارد ورودی او شود، حتی بدبختی بیشتری در راه است که او تسلیم می شود. چیزی که به خاطر آن محکوم شد در این سری سوم به نظر می رسد که چهره های طبیعی گفتار شروع به خشک شدن کرده اند، نیمه اصلی با بهره وری حرکت می کند، اما قسمت آخر با تکرار به پایانی واقعاً غیرمعجب ادامه می دهد. کارلوف مجبور میشود به سمت پیشروی شرارت برود و برای انتقال شکنجهی شخصیتاش به دنبال پشت گردنش برود، خیلی کم میتوان با آن روی این رویداد کار کرد (هم اولین کیز و هم بروس بنت که گریه میکنند، علیرغم نزدیک شدن به آن، کاملاً واضح هستند. شخصیت اصلی). هر بار که او سعی میکرد بهبودهایی را برای محتوا توصیه کند، به او اطلاع داده میشد که درآمد خالص قابل تشخیص نیست، صرف نظر از اینکه عکسها خوب از آب درآمده باشند یا خیر. خوشبختانه "فرمانهای شرور" از سه قسمت ابتدایی جدا شد و وسیله نقلیه تکان دهنده ای ارائه کرد که با آن هالیوود را به مقصد آرسنیک و تریم قدیمی برادوی ترک کرد. این نشان دهنده آخرین گردهمایی شاد این بازیگر با ادوارد ون اسلون، بازیگر قدیمی او در فیلم Before I Hang های «فرانکنشتاین»، «پشت نقاب» و «مومیایی» بود، دوستانی که به جای دشمنان در مقاومت برای یک هدف مشترک کار می کردند.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.